خاطره جالب علی باقری از برخورد جلیلی در مذاکرات استانبول 1
دکتر جلیلی و اشتون شما هم ادعا می کنید که نگرانی تان از این که ایران به سمت انحراف از در واقع مسیر صلح آمیز برود، رفع می شود. اگر این 1200 کیلو از ایران بیرون برود. نگرانی شما هم رفع می شود. ما چه چیزی به دست می آوریم؟ یعنی در عرصه فنی با هم برابر می شویم؛ شما سوخت و رادیو دارو می دهید، ما پولش را می دهیم. ولی در عرصه سیاسی شما چیزی را به دست می آورید، و به اصطلاح خودتان نگرانی تان رفع می شود. ولی ما چی؟ ما نگرانی مان رفع نمی شود، که بحث تحریم ها بود
- جلیلی به اشتون گفت هرگاه اراده ای بود تا حقوق ملت ایران را بپذیرید در خدمتیم اگر نه، التماس دعا!

 در اولین روزهای بهمن ماه 89 مذاکرات استانبول 1  بین ایران و نمایندگان 5+1 برگزار شد. پیشنهاد طرف اروپایی در این مذاکرات "مبادله سوخت راکتور تهران" بود. بر اساس این پیشنهاد، ایران در برابر دریافت سوخت راکتور تهران و رادیو دارو هزینه آن را می پردازد. این در حالی است که بر اساس این پیشنهاد،ایران در راستای اعتماد سازی باید 1200 کیلوگرم اورانیوم با غنای 5 درصد به اروپا تحویل دهد.

علی باقری 17 اردیبهشت ماه سال جاری در دانشگاه تهران به تشریح سیر پرونده هسته ای ایران پرداخت. او در بخشی از سخنانش به ذکر خاطره ای از پاسخ مقتدرانه دکتر جلیلی به این پیشنهاد پرداخت .

دکتر باقری در این باره می گوید:

 

در استانبول 1 آن ها آمدند، در همان قالبی که در وین مطرح کرده بودند، برای تبادل سوخت پیشنهادی را بیان کردند. این پیشنهاد 3 ویژگی داشت:

1)برای تحویل سوخت به ما، شروطی گذاشته بودند.که این شروط به گونه ای بود که معلوم نبود سوخت به دست ما می رسد یا نه.

2) گفتند در این مدتی که ما صفحه سوخت را برای شما می سازیم، پس شما هم نمی توانید رادیو دارو تولید کنید. ما تسهیلات برای خرید رادیو داروی شما را تأمین می کنیم (نگاه کنید؛ نگفتند رادیو دارو می فروشیم، گفتند تسهیلات فراهم می کنیم. یعنی مثلا می گویند ما گفتیم مثلا فلان کشور به شما بدهد. ممکن است خودش نمی خواهد بدهد. ولی باز رادیو دارو عملا به دست ما نمی رسید.)

3) نکته دیگری که باز در پیشنهادشان مشکل داشت این بود که قبلا در وین به ما گفته بودند که یکساله این سوخت راکتور را می دهیم.بعد گفتند دوسال. در پیشنهاد استانبول 1 گفتند که معلوم نیست، زمانش معلوم نیست، باید ببینیم تولید
می شود، چه طور؟

 این پیشنهاد را وقتی که ارائه کردند، طبیعی بود که با واکنش مثبت طرف ایرانی مواجه نشد. اما یک نکته ای را آقای جلیلی در آن جلسه گفتند؛ گفتند فرض کنید که ما پیشنهاد شما را بپذیریم، همین پیشنهاد را بدون هیچ کم و کاست که می پذیریم. خوب شما فرض کنید که سوخت راکتور تهران را می دهید، رادیو دارو هم می دهید، پولش را می گیرید؛ یعنی سوخت را می سازید به ما می دهید، رادیو دارو را هم می سازید به ما می دهید. پس این جا بی حساب می شویم، با هم هیچ حسابی نداریم. اما  کار دیگری که  ما انجام می دهیم. این است که ما 1200 کیلو از مواد 5/3 تا 5 درصدمان را خارج می فرستیم.


دکتر جلیلی و اشتون

شما هم ادعا می کنید که نگرانی تان از این که ایران به سمت انحراف از در واقع مسیر صلح آمیز برود، رفع می شود. اگر این 1200 کیلو از ایران بیرون برود. نگرانی شما هم رفع می شود. ما چه چیزی به دست می آوریم؟ یعنی در عرصه فنی با هم برابر می شویم؛ شما سوخت و رادیو دارو می دهید، ما پولش را می دهیم. ولی در عرصه سیاسی شما  چیزی را به دست می آورید، و به اصطلاح خودتان نگرانی تان رفع می شود. ولی ما چی؟ ما نگرانی مان رفع نمی شود، که بحث تحریم ها بود.

  در آنجا آقای دکتر جلیلی گفتند: ما اگر بخواهیم برای همکاری مذاکره کنیم، همانطوری که در ژنو هم با هم توافق کردیم، این همکاری در واقع دو لازمه دارد:

 لازمه اول این است که ان. پی. تی را به عنوان مبنای گفت وگوها بپذیرید.

 لازمه دوم این است که از دشمنی و خصومت با ملت ایران دوری کنید.

این هاوقتی دیدند با این صحبت منطقی نمی توانند برخورد کنند، یا پاسخ بدهند، گفتند ایران پیش شرط گذاشته است و ما پیش شرط از سوی ایران را نمی پذیریم. گفتیم این پیش شرط نیست. بالاخره اگر ما می خواهیم درباره [مسائل] هسته ای گفت و گو کنیم، باید مبنا داشته باشیم.

 در ان. پی. تی ما عضو هستیم، شما هم عضو شوید. شما اصلا جزو تدوین کننده هایش بودید. گفتند که نه این پیش شرط است و ما قبول نمی کنیم.

 

آخرین جملات جلیلی به اشتون

جلسه استانبول 1 در واقع با ناراحتی تمام شد. طرفین هم در مصاحبه همین بحث را مطرح کردند. اما نکته مهم  این است که آخر جلسه دو تا جمله آقای جلیلی و خانم اشتون داشتند که به نظر من این دو جمله، جملات بسیار بسیار مهمی است که در تاریخ ما قطعا خواهد ماند.

اشتون آخرین جمله ای که در آن جلسه گفت این بود: "ما نمی توانیم پیش شرط های شما را بپذیریم –یعنی همان ان. پی. تی - و این که دشمنی باشد. آقای جلیلی! ما ایده های مان را روی میز گذاشتیم، ما جدی هستیم، درها باز است، ایده های مان روی میز است و خطوط تلفن نیز باز است"

یعنی چی؟این یک معنی اش این بود که بالاخره این طرحی که ما داریم، همین است. شما نمی توانید سوخت راکتور تحقیقاتی تهران را بسازید و مجبور می شوید آخر پیش خودمان بیاید. تلفن ما را هم که دارید، در اتاق ما هم که باز است، در خدمتیم.

آقای دکتر جلیلی هم در همین مقطع از صحبت ایشان، جمع بندی خودش را ارائه کرد. آخرین جمله ایشان هم این بود: "هرگاه اراده ای صورت گرفت تا حقوق ملت ایران را بپذیرید –یعنی ان. پی. تی- و آنچه را که موجب تقابل است، رفع نماید- " اگر یک وقت شما خواستید و پذیرفتید، ما در خدمتیم؛ نخواستید، التماس دعا!"

که اصلا عرض کردم جلسه با ناراحتی تمام شد؛ یعنی دو طرف از هم خداحافظی نکردند، آن ها  از یک در رفتند و ما هم از یک در دیگر. در مصاحبه هم این نمود پیدا کرد.

بعضی ها گفتند آقا این چه روند مذاکراتی بود؟ این جوری که نمی شود مذاکره کرد. ما باید بنشینیم و با آن ها تعامل کنیم. ولی مذاکره  این نیست که همه آخرش کف بزنند. مذاکره هدفش تأمین منافع ملّی است. اگر منافع ملی با سلام و صلوات بدست می آید، چه بهتر؛ اما اگر با دعوا بدست می آید، باید دعوا کرد. شوخی ندارد. هیچ کشوری سر منافع ملی اش شوخی نمی کند. ولی عده ای باز هم در این کشور همه چیز را بازیچه می گیرند.

 

کوتاه آمدن اشتون در برابر جلیلی

حالا شما نگاه کنید که آنجا در آن مقطع، ما چگونه می رفتیم؛ هر چی می گفتند را می پذیرفتیم، باز آن ها فشارشان بیشتر بود. در اینجا چی شد؟ آن ها بحث خود را مطرح کردند. نپذیرفتیم، گفتیم نمی پذیریم. بعد اشتون دید آن حرفی که آخر جلسه زد خیلی حرف منطقی نیست. یعنی چی؟ ایران که طرف شما نمی آید. چه فایده ای دارد.

اشتون حدود 22 روز بعد یعنی 24 بهمن نامه ای به آقای جلیلی نوشت. در آن نامه برای از سرگیری روند گفت و گو ها اعلام آمادگی کرد.

البته محتوای نامه، همان محتوایی بود که در مصاحبه ها گفته بود. ولی نقطه مهمش این بود که در این مقطع با این ابتکارش که گقته بود در ها باز است تلفن ها باز است خودش برگشت و دید کسی سمت در باز نمی رود. ایشان برگشت و نامه نوشت و این نقطه بسیار مهمی در این مقطع هست.

 

بازهم نامه اشتون به جلیلی؛ بازهم کوتاه آمدن طرف اروپایی

13 تیر 92 یعنی چهار، پنج ماه بعد یک نامه دیگه اشتون به آقای جلیلی نوشت که این ها همه اش علنی است. چیز محرمانه ای نیست. نامه اش در اینترنت منتشر شده است.

اشتون در نامه اش یک جمله ای دارد: " هدف ما احترام به حق ایران تحت معاهده ان. پی. تی  در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای است" این همان چیزی است که قبلا گفته شده بود و نمی پذیرفتند. ولی اکنون پذیرفتند. پس الان مذاکره انجام می شود نه آن موقع. آقای جلیلی باز جواب شان را دادند.

یک نامه دیگر اشتون 30 مهرماه نوشت که باز مضمونش این است. یعنی بین استانبول 1 و استانبول 2 که 15 ماه طول کشید 4 نامه ایشان نوشت

در سه نامه ای که خانم اشتون فرستاد درون سه تایش آن چه که در استانبول 1 پیش شرط شده بود اینجا به آن اذعان کردند. بعد از 15 ماه با این مکاتبات استانبول 2 شکل گرفت