![]() | حضرتی:باید گریه کرد که کسی خلاء شهید مطهری را پر نکرده است داوری:رهبری فرمودند آقای مصباح خلاء مطهری را پر کرده اما روزنامههایتان کاریکاتور وی را چاپ کردند |
مناظره الیاس حضرتی و عبدالرضا داوری با موضوع "آزادی مطبوعات در دولت نهم و دهم" از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) در این دانشگاه برگزار شد.
به گزارش رجانیوز، الیاس حضرتی با بیان این که اگر به مردم اعتماد داشته باشیم بحث گردش آزاد اطلاعات و رسانههای مستقل به راحتی میتواند در کشور میدان داشته باشد، گفت: به عنوان کشوری که افتخارش بزرگترین انقلاب فرهنگی و سیاسی بوده وبینظیرترین رهبر دینی، مذهبی، سیاسی، اعتقادی را داشته باید متاسف باشیم که امروز در بحث سینما و مطبوعات به کجا رسیدهایم.
ایسنا نوشت:وی با اشاره به مصاحبه اخیر یکی از مسوولین وزارت ارشاد مبتنی بر این نکته که 30 هزار نشریه در کشور داریم که نشان دهنده انجام کاری عظیم است، افزود: این طور نیست و به عنوان کسی که مختصر تجربهای در بحث رسانهای دارد باید بگویم که اوضاع رسانهای ما خوب نیست؛ چرا که تعداد زیادی از این رسانهها کمتر از هزار تیراژ دارند و برای کشوری که 70 میلیون جمعیت دارد، این تیراژ به حساب نمیآید.
وی با طرح این پرسش که الیاس حضرتی چه کاری باید انجام دهد که ثابت کند علاقمند و کشته و مرده نظام اسلامی است؟ ادامه داد: افتخار شهادت نصیب ما نشد، اما من جزو بنیانگذاران سپاه بودم و در جنگ تیر و ترکش زیادی خوردم و بعد از آن روزنامهای تاسیس کردم که مستقل بوده و به هیچ کسی وابسته نیست.
وی اضافه کرد: معتقدم کسانی که در جمهوری اسلامی وفادار به قانون اساسی یعنی همه اصول آن هستند که بالاترین رکن آن ولایت فقیه هست، حق دارند از این روزنامه استفاده کنند و آیا گفتن این حرف بد است که از راستترین راستها تا چپترین چپها تا زمانی که مصالح ملی و ارزشها را زیر سوال نبرده میتواند در روزنامهای حرف بزند؟
مدیر مسوول روزنامه توقیف شده اعتماد در ادامه با اشاره به این که روزنامه او پرتیراژترین روزنامه سیاسی کشور شد که هشت سال توانست دوام آورد، گفت: با بستن چنین نشریهای به مملکت خدمت نمیکنیم چرا که روزنامهای که تیراژ داشته باشد حتما حرفی برای گفتن دارد و آقای ضرغامی در صدا و سیما اگر حرفی برای گفتن نداشته باشد و ذایقه مردم را در نظر نگیرد کسی به حرفش گوش نخواهد داد، پس کسی کار ارزشی و خوب ارایه میدهد که متناسب با اصول آرمانی انقلاب و نیاز ذایقه مردم کار کند و زمانی که صدا و سیما مناظرات را پخش کرد در بی بی سی و voa تخته شد.
در ادامه داوری، معاون خبر ایرنا با بیان این که ما در بحث نظامهای حاکم بر مطبوعات سه نوع نگرش و مکتب را داریم، توضیح داد: در دورههای ابتدایی راه افتادن مطبوعات در سطح جهان، رویکرد اقتدارگرایی وجود داشت که حاکمان در هر کشور از صفر تا 100 روزنامهها را کنترل میکردند و چیزی به نام مطبوعات مستقل مفهوم نداشت و درواقع نشریات به عنوان روابط عمومی دستگاههای حاکم بوده و این دوره در غرب هم گذرانده شده است.
وی در ادامه رویکرد دیگر در نظامهای حاکم بر اطلاع رسانی را آزادیگرایی یا لیبرالیستی دانست و گفت: در این رویکرد برای مطبوعات تنها حد و مرز آسیب نرساندن به شخصیت افراد و توهین آورده شده است و کاملا در حوزه فردی و آزادی فردی است که بیانگر نظریات روشنفکران غربی مثل جان لاک است.
داوری با بیان این که ظهور انقلاب اسلامی و رهبری امام (ره) باعث پایهگذاری مکتب جدیدی در حوزههای نظامهای حاکم بر مطبوعات کشور شد، تصریح کرد: بحث جدیدی تحت عنوان تعهد اجتماعی یا مسوولیت اجتماعی مطرح شد که سومین نظام حاکم بر مطبوعات بود، یعنی مجموعهای که میخواهند سامانه اطلاعرسانی در یک کشور را به دست گیرند باید نسبت به منافع ملی ، منافع مردم و اصول اخلاقی حاکم بر جامعه تعهد داشته باشند و تلاش کنند که جامعه در یک مسیر رو به رشد حرکت کند.
وی به نظریات امام (ره) در مورد مطبوعات اشاره کرد و افزود: امام (ره) با اقتدارگرایی و آزادیگرایی مطلق در عرصه مطبوعات مخالف بودهاند و میگویند مطبوعات باید آزاد ، متعهد و مسوولیتپذیر باشند.
وی در ادامه اضافه کرد: بعضی علاقمند هستند نظریه امام در مورد مطبوعات را اقتدارگرایانه تفسیر کنند و در مقابل عده دیگر تلاش دارند تا اثبات کنند امام (ره) طالب فضایی باز و بی در و پیکر و لیبرالی در حوزه مطبوعات بوده است که هر دوی اینها غلط است و آنچه که از نظریه امام و منظومه فکری ایشان در صحیفه نور استنباط میشود در حوزه سوم یعنی تعهد اجتماعی میگنجد.
معاون خبر ایرنا خطاب به الیاس حضرتی پرسید جریان روزنامههای موسوم به اصلاحطلب نسبتشان با خط امام چیست؟ گفت: بسیاری از دوستان ما در طیفهای مختلف تلقی ابزاری از مردم دارند و تا وقتی که مطابق خواست آنها حرکتی از سوی مردم انجام میشود، مردم چیز خوبی است و باید شعار مردم داد، اما وقتی مردم رفتاری مخالف میل آنها انجام میدهند حتی به آنها هتاکی و فحاشی میشود و افرادی که عقل ندارند تلقی میگردند که این موضوع مبنا ندارد.
وی در ادامه با اشاره به این که حداقل هزار فکت از توهینهای روزنامههای اصلاحطلب در چهار سال اخیر به مردم وجود دارد ، گفت: پیشنهاد من این است که شفاف حرف بزنیم؛ چرا که مردمی که دورهای به خاتمی رای دادهاند همانقدر عزیزند که در دوره ای دیگر به احمدینژاد رای دادهاند.
وی در ادامه با اشاره به این که وقتی خاتمی در دوی خرداد 76 انتخاب شد، در یک دوره یکساله تا دوی خرداد 77 در 5 روزنامه اصلاح طلب سلام، همشهری، ایران، اطلاعات و دو هفته نامه مبین و عصر ما یک میلیون بار کلمه دوم خرداد را آوردند، اما بعد از برگزاری انتخابات باعظمت 22 خرداد 88 که طبقات محروم جامعه رای خود را به سبد ریختند شاید تنها بتوان به 15 مقاله در این باره اشاره کرد.
وی هم چنین در رابطه با بحث تیراژ روزنامهها آن را وابسته به کار فرهنگی در کشور دانست و گفت: این که تیراژ روزنامهها در کشور پایین است بحث فرهنگی است که در دوره خاتمی ، هاشمی و احمدی نژاد وجود داشته است و اعتقاد ندارم که بخواهیم همه ضعفهای حوزه فرهنگی و مطالعه کتاب را به یک دولت نسبت دهیم.
الیاس حضرتی با تاکید بر این که بحث من خطاب به یک دولت نیست و دنبال این نیستم که دولت خاصی را مقصر مسایل فرهنگی قلمداد کنم، گفت: بحث من فراتر از حد دولت احمدینژاد، خاتمی ، هاشمی، میرحسین و غیره است و نگاه من به انقلاب و انتظاراتی است که از ظرفیت بزرگ انقلاب میتوان داشت.
وی با اشاره به این که ما با جنگ سنگین رسانهای روبرو هستیم، گفت: نباید بگوییم این که تیراژ روزنامهها کم است بحث مهمی نیست. مگر وقتی که یک فیلم را با هزینههای زیاد تهیه میکنیم مقصود این نیست که مخاطب پیدا کند و البته محتوا داشته باشد. پس در مورد روزنامهها و کتاب ها نیز این موضوع صدق میکند.
وی با طرح این پرسش که آیا در جنگ رسانهها تیراژ جزو شاخصهای مهم است یا خیر؟ توضیح داد: باید به فکر رفت که چرا کتابی خواننده پیدا نمیکند و باید بدانیم که کار محکم و اساسی بعد از انقلاب در این رابطه انجام ندادهایم و باید گریه کنیم. در حالی که من و شما هر دو طرفدار انقلاب هستیم و فاصلهای با آرمان های انقلاب نداریم و برای من دردآور است که وقتی بعد از 30 سال فرزندم در رابطه با سیر انقلاب میخواهد تا کتابی را به او معرفی کنم هنوز باید به آثار شهید مطهری رجوع شود و چرا نباید بعد از 30 سال کسی خلاء وجود مطهری را پر کرده باشد و این دردی است که باید برای آن گریه کرد.
الیاس حضرتی گفت: مگر مجید مجیدی و حاتمیکیا چه کردهاند که آسمان و زمین را به هم میدوزیم که پدر آنها را در بیاوریم ؟
وی با تاکید بر این که باید با دید وسیع به طرفداران انقلاب نگاه کنیم و آنها را خلاصه و محدود نکنیم، گفت: نباید همه را بد ببینیم مگر هر کس انتقاد یا نظر دیگری را مطرح کند ضد انقلاب است.
وی با اشاره به این که بارها درخواست ملاقات با آقای رامین را کرده است، گفت: مگر پس از گذشت 30 سال از انقلاب این قدر پختگی نداریم که با هم حرف بزنیم و باید صحبتهایمان را به صورت مکتوب انجام دهیم؟ مگر از اصول اسلام نیست که دو برادر عیب هم را به یکدیگر بگویند قبل از آنکه آن را مکتوب کنند پس چرا ما نمیتوانیم با هم صحبت کنیم؟
وی با بیان این که اگر بناست جنگ رسانهای را جدی بگیریم باید آن را باور کنیم، افزود: باید فراخوان کنیم از افرادی که اساس انقلاب را قبول دارند ولو آنکه فروع آن را قبول نداشته باشند. یعنی این که فردی خاتمی یا جنتی را قبول ندارد، مهم نیست؛ چرا که طبیعت خلقت بشر این است که افراد با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند و می توان انها را دوستانه هدایت کرد. پس اگر یارگیری نکنیم و نجنبیم وامانده ایم و تهاجمات زیادتر میشود و مردم ما اخبار سیاسیشان را از بی بی سی گوش میدهند.
وی در ادامه با طرح این پرسش که مشکل محمد قوچانی چه بوده است، گفت: جمهوری اسلامی می تواند این فرد را هدایت کند در حالی که او دارای قابلیتی است که اگر مسوولیت یک مجله زرد را برعهده بگیرد آن را تبدیل به مجله قدرتمند و پرتیراژ میکند. پس باید از قابلیتهای چنین افرادی استفاده شود و هدایت گردد؛ چرا که آنها ضد انقلاب نیستند.
حضرتی با اشاره به این که وقتی می خواستم روزنامه اعتماد را منتشر کنم پیش آقای شاهرودی رفتم و پرسیدم خط قرمزها چیست؟ تا آنها را رعایت کنم و او در پاسخ از من پرسید به نظر شما خط قرمزها چه باید باشد و من جواب دادم: حیثیت ، آبروی اشخاص، مصالح ملی و مبانی دین. او گفت همین ها خوب است و رعایتشان کنید، افزود: اما این طور نبود به طور مثال وقتی در روزنامهمان نوشتیم فردی برکنار شد تماس گرفتند و گفتند روزنامهتان را تعطیل می کنیم؛ چرا که این فرد منتقل شده است؛ درحالی که برای این کار نیاز به تعطیل کردن روزنامه وجود ندارد و میتوان آن را اصلاح کرد.
در ادامه داوری با بیان این که توهین فقط این نیست که فقط به کسی فحش ناموسی بدهند گفت: حرفی که در مقطعی باعث تحقیر کسی شود نوعی توهین است و برکنار کردن در صورتی که واقعیت نداشته باشد توهین به فرد تلقی می شود.
معاون خبر ایرنا، خطاب به حضرتی پرسید این که روزنامه ای پیشنهاد دهد ایران برای حفظ امنیت خود باید عضو ناتو شود چقدر با مبانی نظام و انقلاب همخوانی دارد؟ گفت: روزنامه اعتماد در تاریخ 26/1/87 با فردی مصاحبه کرده که در آن عنوان شده ایران برای حفظ امنیت خود باید عضو ناتو شود. پس میپرسم چرا باید تریبون افراد ضد انقلاب شویم؟
وی درادامه با اشاره به این که در سال 85 روزنامه اعتماد گزارش های بی بی سی را به عنوان گزارش تولیدی خود کار میکرد گفت: بسیاری از همکاران بی بی سی رویشهای روزنامههای اصلاح طلب بودند مانند خانم قاضی زاده و امثال آن.
وی در ادامه خطاب به حضرتی گفت: در حالی که شما دغدغه شهید مطهری را دارید واین که چرا فردی جای او را هنوز پر نکرده است، چطور وقتی مقام معظم رهبری فرمودند مصباح ، شهید مطهری دوران است در روزنامههای شما کاریکاتور ایشان را چاپ کرده و او را استاد تمساح خطاب کردهاند؟
داوری در جواب حضرتی گفت: شما از حاتمی کیا صحبت می کنید که باید بگویم فیلمش در سال 83 و دوران خاتمی و در وزارت اطلاعات یونسی متوقف شد که امروز البته به رنگ ارغوان به روی پرده رفته است.
وی در ادامه با اشاره به صحبتهای حضرتی مبنی بر این که آقای رامین وقت صحبت به او نمیدهد، گفت: روزنامه اعتماد در هشت ماه اخیر 70 تذکر از وزارت ارشاد دریافت کرده است و این انصاف نیست که بگوییم صحبتی در این رابطه با ما نشده است.
داوری در ادامه این مناظره با خواندن یادداشتی از زهرا رهنورد در تاریخ 3/9/59 در روزنامه کیهان اظهار کرد: خط امام (ره) یک منظومهای از آزادی در کنار استقلال، عدالت، ظلمستیزی و استکبارستیزی است. نمیشود ذرهبین گذاشت و فقط بخشی از صحبتهای امام (ره) را مطرح کرد. حضرت امام در سال 66 تفکیک استراتژیکی کردند و آن این بود که اسلام ناب و اسلام آمریکایی را مطرح کردند.
وی همچنین با اشاره به مسئلهی حکم ارتداد سلمان رشدی از سوی حضرت امام (ره) گفت: آقای حضرتی شما در این چند سالی که روزنامه داشتید چقدر از این حکم ارتداد سلمان رشدی دفاع کردید؟
داوری با بیان اینکه ما با پدیده جدیدی چون خط امام ناب و خط امام آمریکایی مواجهیم، اظهار کرد: حضرت امام مطرح کردند که من یک موی کوخنشینان را به همهی کاخنشینان نمیدهم، شما چند بار در تحریریهی خود روی این حرف امام کار کردید؟ تصویر شما در روزنامه اعتماد با تصویر شما در مجالس سوم و چهارم متفاوت بود، اینکه توپ را در زمین کسی که دستور توقیف روزنامه را داده است، بیندازید درست نیست. به نظر میرسد در دوره مدیریت شما در روزنامه اعتماد روندهایی شکل میگرفته که شما به آن اشراف نداشتید. همچنین در ویژهنامهای که منتشر میکردید صفحه اندیشه سیاسی آن توسط کسانی اداره میشد که اعتقاد داشتند آمریکا باید به ایران حمله کند.
الیاس حضرتی در پاسخ به داوری با بیان اینکه وزارت ارشاد به روزنامه اعتماد 33 تذکر داده و این درست نیست که شما میگویید 70 تذکر داده است، گفت: از 33 تذکر هم شش تذکر آن از طرف هیات نظارت و بقیه آن از طرف آقای پرویزی بود. در واقع ما شش تذکر داشتیم که شاید هم یک مورد آن درست باشد.
وی افزود: برای مثال آقای ابراهیم یزدی در روزنامه مقالهای راجع به یمن نوشت که هیات نظارت به این مقاله هم تذکر داد با این عنوان که طبق بند 8 قانون مطبوعات کسانی که عضو گروههای غیرقانونی هستند از فعالیت مطبوعاتی معذورند در صورتی که این امر یعنی چنین فردی نمیتواند مجوز فعالیت برای کار مطبوعاتی داشته باشد نه اینکه نتواند مقاله بنویسد یا سخنرانی کند.
وی با بیان اینکه اگر ما همه را کنار بگذاریم هیچ کس نمیماند و این نگاه بدی است، گفت: کسی مدعی نیست که ما معصوم و بیگناهیم، اما باید دید نوع برخورد چگونه است. در روزنامه افراد مختلف نظرات مختلف خود را مطرح کردند، مرزها را که نشکستند. اجازه بدهیم اگر از یک کابینه 70 میلیونی صحبت میکنیم این امر را هم تحقق ببخشیم و انعکاس دهنده متفکرین جامعه باشیم. در این صورت دولت به جای اینکه 10 مشاور داشته باشد میتواند 70 میلیون مشاور داشته باشد. در دنیا افرادی را میگذارند تا نظرات مخالفین را رصد کنند برای اینکه ممکن است این افراد مخالف هم پیشنهادات خوبی برای آنها داشته باشند. در واقع ما با ارائه نظرات مختلف میتوانیم باعث بالندگی و نشاط رسانهها شویم و این نشاط را هم به مردم انتقال دهیم.
همچنین داوری با بیان ماده 45 فصل 8 قانون مطبوعات گفت: تذکرات آقای پرویزی بر اساس ماده 45 تلقی میشود اینکه شما 33 تذکر در هفت و هشت ماه داشتید یعنی اینکه هفتهای یک تذکر از وزارت ارشاد گرفتید و این نشان میدهد رابطه شما با وزارت ارشاد مختل است. من به عنوان کسی که کار پژوهشی میکنم میگویم بالانس حرکت شما در جهت تقویت یک جریان و نگاه خاص بوده است.
وی افزود: درواقع شما تیتر و چارچوب مصاحبه را به گونهای تنظیم کردید که مورد اعتراض واقع شوید مانند 27 آبان ماه 87 که در آن زمان پل میانگذر دریاچه ارومیه افتتاح شد و این پروژه بسیار مهمی بود؛ اما روزنامه شما و روزنامه کارگزاران حتی یک خبر هم از این موضوع منتشر نکرد. زمانی هم که در 16 مرداد ماه سال 86 روزنامه شرق توقیف شد از عملکرد این روزنامه دفاع کردید و منکر مسئلهای شدید که روزنامه به خاطر آن توقیف شده بود یا در 14 مرداد ماه سال 87 از فیاض زاهد مطلبی چاپ کردید که در آن این فرد میگفت دموکراسی آمریکایی را باید بپذیریم.
وی افزود: در سال 79 مقام معظم رهبری مطرح کردند که این روزنامهها پایگاه دشمن هستند و در واقع آنچه ایشان در خشت خام میدیدند ما در آینه هم نمیدیدیم و آن زمانی بود که بیبیسی فارسی توسط همین روزنامههای زنجیرهای اداره میشد و افرادی که در این روزنامهها کار میکردند را بعدا به عنوان مجری بیبیسی فارسی مشاهده کردیم یا به عنوان مثال روزنامه اعتماد ملی مطالبی در مدح سیمین بهبهانی با آن سابقهای که دارد نوشت یا یادداشتهای محمدرضا نیکفر را که یکی از اساتید دانشگاههای آلمان و از حامیان سلمان رشدی است و بدترین توهینها را به امام و انقلاب داشته است در روزنامه کارگزاران میبینیم. در واقع برخی روزنامهها نسخهی بیبیسی فارسی هستند.
در ادامه الیاس حضرتی گفت: روزنامه اعتماد هشت سال فعالیت داشته است و پرتیتراژترین روزنامه در دفاع از آرمانهای امام و انقلاب با تمام جوانب آن بوده است. در سالهای مختلف از سوی بنیاد شهید جایزه ترویج ایثار و ایثارگری را دریافت کرد.
وی افزود: شما رسانههایی چون صداوسیما، روزنامه کیهان، رسالت، سیاست روز را دارید با این حال میگویید ما آنقدر قوی هستیم که نگذاشتیم آقای مصباح مانند آقای مطهری شود اینها بیانصافی است. ببینید روزنامه ایران را به چه روزی رساندید؟ چرا نمیتوانید کاری کنید که تیراژ این روزنامه افزایش پیدا کند؟
داوری در ادامه اظهار کرد: تیراژ روزنامه ایران به نسبت روزی که آقای وصال این روزنامه را تحویل دولت نهم داد بیشتر شده است. در زمان مهندس موسوی فقط روزنامه رسالت به عنوان روزنامه منتقد بود، اما تحمل همان را هم نداشتند یا در زمان آقای هاشمی دانشگاه علامه طباطبایی نمایشگاهی با عنوان جلوههای فقر برپا میکند که بسیار مورد نقد قرار میگیرد. در واقع در تاریخ بعد از مشروطه هیچ کسی مانند احمدینژاد مورد هتاکی، توهین و تحقیر در رسانههای ایران قرار نگرفته است. در زمان آقای خاتمی نیز رسانهها افزایش یافتند اما در حمایت از منافع اشرافیت بروکراتیک و نه در حمایت از مردم و جریان مستضعف.
وی افزود: در زمان آقای هاشمی وی حتی یک مورد هم مورد توهین قرار نگرفت. آقای خاتمی پنج بار مورد توهین قرار گرفت، آنجا که در یکی از رسانهها وی را شاه سلطان حسین خطاب کردند ولی آقای احمدینژاد هزار و 600 و 89 بار مورد توهین مستقیم در 23 روزنامه قرار گرفت و واژههایی بیخرد، بیعقل، بیتدبیر و خرافهگرا در مورد او مطرح شد، چون احمدینژاد رویکرد دولتداری را در ایران تغییر داد و آن شبکه اشرافیت بروکراتیک را از دولت خارج کرد و بنابراین مورد توهین قرار گرفت. با توجه به اینکه این همه به دولت احمدینژاد انتقاد میکردید آیا دولت احمدینژاد یک مورد مثبت هم داشته است؟ البته مردم جواب افکار، روشها و شیوههای شما را دادهاند.
*اصحاب14*
بــه کـــوی شهیــــدان قدم می زنم
ز اوصـــــاف یـــــــاران قلـــم می زنم
ز یـــــاران بـه گـــوشم نـدا می رسد
پیــــام "مبـــــــادا" بـه مـا می رسد
مبـــــــــادا کـه مـا بی بصیـرت شویم
جـــــــدا از حــــریــم ولــــایـت شویم
مبـــــــــادا چو کـوفی شویم نیمه راه
علــی مــاند و نــاله و حـوض و چــاه
مبـــــــــادا که از خیـــمه خـارج شویم
شبیـــه گــــــــــروه خـــــــوارج شویم
---------------------------------------------------
سلام
سال جدید پیشاپیش مبارک
ان شاء الله سال جدید ، سال ظهور آقامون باشه.
با مطلبی جدید در مورد یادواره شهدا به روزم.
یا علی[گل]