محمد عطریانفر و اسناد اختلاس او در موسسه آفتابگردان
آقای عطریانفر از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و سردبیر سابق روزنامۀ همشهری و رئیس شورای سیاستگذاری روزنامۀ شرق میباشد. در سوابق قبل از انقلاب ایشان نکات بسیار مهمی مشاهده میگردد که از آن جمله: همکاری با ساواک جهت شناسایی و دستگیری انقلابیون. هدف قرار دادن (تیراندازی از پشت سر) یکی از انقلابیون مبارز در یک صحنه درگیری با ساواک. اما فعالیتها و ارتباطات ایشان بعد از انقلاب جالبتر است. ارتباط با سازمان منافقین و انجام ملاقاتهای پنهان با مسعود رجوی.
در نظر گرفته شدن وی از سوی سازمان منافقین به عنوان مسؤول شاخۀ اصفهان. همچنین خواهر و شوهر خواهر وی (زهره عطریانفر و جواد غدیری) از اعضای مرکزی سازمان منافقین میباشند که به دلیل شرکت در عملیات تروریستی حادثه انفجار حزب جمهوری، به خارج از کشور گریختند. زهره عطریانفر، پس از مدتی همسرش (جواد غدیری) را رها کرد و با ارتقاء تشکیلاتی، اکنون همسر چهارم مسعود رجوی میباشد. گفتنی است جمعآوری اطلاعات پیرامون فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران توسط سازمان منافقین و فروش آن به آمریکائیها، دور جدیدی از چالش را برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشتهاست.
ایجاد نزاع در جناحهای سیاسی و حذف جناح چپ با آغاز دورۀ به اصطلاح سازندگی و اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی، مخالفتهای شدیدی از سوی جریان چپ و مجمع روحانیون مبارز، متوجه سیاستگذاران تعدیل اقتصادی گردید. از این رو عالیجنابان قدرتطلب، از طریق وزارت کشور- که آقای عطریانفر هم یکی از دستاندرکاران آن بود- به حذف ۹۰ نفر از نیروهای جریان چپ مبادرت ورزیدند. این اقدام باعث نزاع در میان جناحهای سیاسی و حذف و انزوای جناح چپ شد. رانتخواری و فعالیتهای ربوی آقای عطریانفر و همفکرانشان در اوایل دهۀ ۷۰ و در زمان تصدی کرباسچی بر شهرداری تهران، تصمیم گرفتند به منظور ایجاد پوشش و قانونگریزی، بدست آوردن ثروت بیشتر و دستیابی به سایر اهداف مورد نظر، یک مؤسسۀ فرهنگی بنام «آفتابگردان» تأسیس نمایند. بر همین اساس وی با تشکیل هیأت مدیرهای از نزدیکان خود، مؤسسۀ آفتابگردان را در تاریخ ۱۳۷۲/۱/۱۳ تأسیس نمود که در صورتجلسۀ هیأت مدیره، آقای ۱- عطریانفر به عنوان رئیس هیأت مدیره و نمایندۀ مؤسسه معرفیمیشود. هرچند این مؤسسه از زمان تشکیل و با استفاده از نفوذ عالیجنبان قدرتطلب در دستگاههای دولتی و پستهای اقتصادی، به شیوههای مختلف از اموال دولتی ارتزاق میکرد و اعضای هیأت مدیره نیز در نامهنگاریهای خود آن را وابسته به شهرداری معرفی مینمودند، اما با توجه به سند مذکور، مؤسسۀ آفتابگردان یک شرکت سهامی خاص (غیر دولتی) محسوب میشد. بنابراین در راستای اهداف ذکر شده، اعضاء هیأت مدیره و مؤسسۀ خصوصی آفتابگردان اقدام به جذب بودجههای دولتی به شکلهای غیرقانونی نمودند که به بعضی از آنها اشاره میشود:
۱- آقای کرباسچی در پی تبانی صورتگرفته با عطریانفر، طی دو نامه در تاریخهای۲۹/۵/۷۵ و ۴/۲/۷۵ به معاونت اجرایی ریاست جمهوری وقت، آقای محمد هاشمی (برادر آقای هاشمی رفسنجانی)، مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۱۲ دلار جهت تهیۀ ماشینآلات چاپ و مواد مصرفی، دریافت مینماید که تمامی آن جهت احداث چاپخانه مؤسسۀ خصوصی آفتابگردان و خرید وسایل مورد نیاز، استفاده گردید. جالبتر اینکه پس از مدتی دستگاههای چاپ مؤسسۀ آفتابگردان که به قیمت ۰۰۰/۰۰۰/۷۳۰/۳ ریال خریداری شده بود، در توافق صورتگرفته بین عطریانفر و کرباسچی- با وجود مستعمل بودن- در تاریخ ۲۶/۵/۷۶به قیمت ۰۰۰/۰۰۰/۷۰۰/۵ ریال به مؤسسۀ همشهری (وابسته به شهرداری تهران) فروخته میشود.
۲- در پی دریافت مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۲۰ریال وام توسط شهرداری تهران در زمان ریاست آقای کرباسچی از ستاد مبارزه با مواد مخدر (به ریاست یکی از افراد خاندان آقای هاشمی رفسنجانی) مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۱۰ ریال از این وام بدون هیچ ضابطهای و به شکل کاملاً غیر قانونی در اختیار مؤسسۀ خصوصی آفتابگردان قرار میگیرد.
۳- انجام فعالیتهای ربوی در پوشش مؤسسه آفتابگردان. پس از دریافت مبلغ ذکر شده از ستاد مبارزه با مواد مخدر، آقای عطریانفر- بهعنوان رئیس هیأت مدیرۀ مؤسسۀ خصوصی آفتابگردان- از آقای خادمی (مسؤول دفتر ویژۀ آقای کرباسچی) میخواهد تا از بین شرکتهای طرف قرارداد با شهرداری، برجسازان و یا شرکتهای تابعۀ شهرداری، یک مورد مناسب جهت انجام معاملۀ ربوی انتخاب کند. در همین راستا آقای خادمی با میانجیگری آقای عبدالغفاری (مدیرعامل شرکت واحد یدک)، شرکت فیلتر البرز (از شرکتهای طرف قرارداد با شرکت اتوبوسرانی) را معرفی مینماید. بدین ترتیب قراردادی فیمابین مؤسسۀ آفتابگردان و فیلتر البرز تنظیم میگردد و در آن به صراحت قید میشود که مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۱۰ ریال به مدت شش ماه در اختیار شرکت فیلتر البرز قرار گرفته و پس از 6 ماه علاوه بر اصل پول مبلغ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۵ ریال به عنوان بهره (ربا)، توسط شرکت فوق پرداخت گردد. در این قرارداد شرکت اتوبوسرانی تهران به عنوان ناظر تعیین میگردد. با پایان یافتن مهلت مقرر، آقای خادمی به دستور عطریانفر برای دریافت اصل و بهره مذکور به شرکت فیلتر البرز مراجعه مینماید که شرکت فوق به دلیل عدم توانایی پرداخت تمامی وجه مورد نظر (اصل و بهره)، اعلام ورشکستگی میکند. از این رو شرکت، بخشی از پول را بصورت اقساط پرداخت می کند.
۴- بستن قرارداد مضاربهای در زمینه صادرات و واردات در پوشش مؤسسۀ آفتابگردان. با وجود اینکه اعضای هیأت مدیرۀ آفتابگردان از جمله آقای عطریانفر، در زمانهای استفاده از اعتبارات دولتی، مدعی بودند که این مؤسسه دولتی و وابسته به مؤسسه همشهری (وابسته به شهرداری) است، اما در خیلی از موارد نیز با عنوان یک مؤسسۀ خصوصی دست به معامله میزدند. برای مثال اسناد موجود حکایت از آن دارد که اعضاء مؤسسۀ آفتابگردان با عنوان یک شرکت خصوصی، مبادرت به امضاء قرارداد مضاربهای جهت صادرات و واردات و خرید و فروش کالا با خود مؤسسۀ همشهری نمودهاند.
۵- در تاریخ۲۵/۱۲/۷۵ یک ساختمان به ارزش۰۰۰/۰۰۰/۹۵۰/۳ ریال واقع در خیابان فرمانیه، از بودجۀ شهرداری منطقه یک و به دستورآقای کرباسچی برای مؤسسۀ خصوصی آفتابگردان خریداری میشود.
۶- یک ملک به ارزش۰۰۰/۰۰۰/۵۰۰/۴ ریال متعلق به شهرداری تهران و واقع در جاده کرج توسط کرباسچی به مؤسسۀ آفتابگردان واگذار میگردد. اما پس از مدتی همین ملک از طرف مؤسسۀ آفتابگردان با قیمت مذکور به شهرداری فروخته میشود.
۷- دریافت غیر قانونی مبلغ۰۰۰/۰۰۰/۹۰۰/۹ریال از بودجۀ شهرداری تهران (در زمان ریاست آقای کرباسچی) و هزینه کردن آن در مؤسسۀ آفتابگردان تحت عناوین مختلف.
۸- اهداء غیرقانونی ۲۲۲ قلم کالا از اموال شهرداری تهران توسط کرباسچی به مؤسسۀ آفتابگردان.
عالیجنابان قدرتطلب، رانتخواران و زراندوزانی هستند که با تعدی به حقوق مردم و اموال دولتی- در راستای حفظ و بسط ثروت و قدرت - حزب کارگزاران سازندگی را تأسیس کردند. عناصر این حزب دولتساخته و قدرتمدار با به تاراج بردن اموال عمومی و زد و بندهای تجاری، مردم کمدرآمد را در زیر آوار توسعه خودساختۀ خود، دفن کردند. پیامد این توسعۀ غیر بومی و غیر کارشناسی، هزاران طرح و پروژه نیمه تمام، هدر رفتن منافع ملی، ایجاد شکاف طبقاتی بودهاست.
عالیجنابان قدرتطلب با تشکیل یک دایرۀ بستۀ ۵۰۰ نفری- بویژه در بخشهای تجارت ، صنعت و انرژی- چرخۀ مدیریت کشور را به صورت کاملاً انحصاری در اختیار گرفته و هیچگونه تحولی را برنمیتابند.