کروبی عملا نزدیکان و یاران خود را کنار زد و چهره هایی را که پیشتر شاید حتی منتقدشان بود به مشاورت پذیرفت. گلایه ها و اعتراض های اعضای حزب اعتماد ملی از همین جا آغاز شد...در عین حال ادعاهای او بعد از انتخابات در خصوص تجاوزها و شکنجه ها و روند افراط گرایانه اش آن گونه بود که مدافعی برایش باقی نگذاشت. |
به گزارش رجانیوز اعتماد ملی از همان آغاز در واکنش به تندروی ها و افراطی گری های طیف سازمان مجاهدین و جبهه مشارکت در میان اصلاح طلبان شکل گرفت. انتقادات تا بدانجا بود که کروبی و یارانش حتی حاضر به ماندن در مجمع روحانیون نشدند و راه خود را رسما با تشکیل حزبی جدید از هم پیمانان قبلی جدا کردند.
پس از این بود که گهگاه کروبی در مقابل رسانه ها حاضر شد و به نقد صریح اصلاحات و آنچه رفته است، پرداخت. او معتقد بود جبهه دوم خرداد از هر چیز استفاده ابزاری و مقطعی میکند و از آن جایی که برنامه مشخصی ندارد، همه را از روحانیت و دانشجو گرفته تا مردم را به قتلگاه میبرد.
کروبی می گفت:«روزنامهها را بخوانید و ببینید جبهه اصلاحات چقدر حرفهای متناقض و متفاوت میزند، اصلاحات هنوز هم نمیداند چه کار دارد میکند و احزاب و افراد مختلف هر روز یک حرفی میزنند، بنابراین اصلاحات به جایی می رسد که روحانیت، دانشجو و مردم طرفدار جبهه دوم خرداد هر کدام به یک شکل آسیب میبینند.»
دبیر حزب اعتماد ملی در عین حال از کسانی می گفت که در مجموع 12 نفرند، اما 18 حزب مختلف تشکیل داده اند. با گذشت زمان و کلید خوردن فضای انتخاباتی اما شرایط کمی تغییر کرد. کروبی که می خواست دایره حمایت ها از کاندیداتوری خود را گسترده نشان دهد، عملا نزدیکان و یاران خود را کنار زد و چهره هایی را که پیشتر شاید حتی منتقدشان بود به مشاورت پذیرفت. گلایه ها و اعتراض های اعضای حزب اعتماد ملی از همین جا آغاز شد. وقتی یاران کروبی می دیدند، تصویر کرباسچی دبیر کل کارگزاران در پوسترها کنار کروبی چاپ شده و حتی عنوان معاون اول هم برای او برگزیده شده، طبیعی بود که از کروبی دلگیر باشند. البته مسئله تنهاکرباسچی نبود؛ بلکه مسئله طیف جدیدی بود که کم کم با کنار زدن همراهان کروبی می کوشیدند جایی برای خود دست و پا کنند و یا نفوذشان بر روی شیخ را افزایش دهند.
بعد از انتخابات اما مسئله کمی تغییر کرد. کروبی که روزی با انتقاد نسبت به تندروی های اصلاح طلبان حزب تشکیل داده بود و تلاش می کرد تا خود را اصلاح طلبی میانه رو جا بزند، تحت تاثیر افراطیونی که گردش حلقه زده بودند، هر روز بیش از پیش به سمت رادیکالیسم حرکت کرد.
در عین حال ادعاهای او بعد از انتخابات در خصوص تجاوزها و شکنجه ها و روند افراط گرایانه اش آن گونه بود که مدافعی برایش باقی نگذاشت. این ادعاها البته خرسندی همان افراطیون یا یاران جدید کروبی را به دنبال داشت.
در شرایطی از این دست بود که کم کم باب استعفاها و بیانیه های انتقادی باز شد. حزب اعتماد ملی قزوین با صدور بیانیهای تصریح کرد:«گروههایی که سالها بود جسارت و شهامت حضور و فعالیت را در خود نمیدیدند متأسفانه فضای پیش آمده را مغتنم شمرده و به کمک ایادی ضدانقلاب خود در تهران و برخی از نقاط کشور دست به اغتشاش و آشوبزده و حتی حرمت ایام تاسوعا و عاشورای امام حسین (ع) را نیز نگه نداشته و بسیار وقیحانه رفتار کردهاند، این افراد کسانی هستند که هیچ علاقه و وابستگی به طرفین چه اصلاحطلب و چه اصولگرا نداشته و برای رسیدن به اهداف شوم خود متأسفانه این روزها به دروغ نام اصلاحطلب بر خود نهادهاند در صورتی که در نخستین فرصت ضربه خود را به هر دو گروه میزنند.»
این بیانیه همچنین می افزود:«همراه با مردم انقلابی ایران عزیز، حزب اعتماد ملی منطقه قزوین ضمن محکوم کردن حرکتهای مذبوحانهای که این روزها اصول انقلاب و جایگاه رهبری را نشانه گرفتهاند، از شورای مرکز حزب به خصوص شخص دبیرکل آن آقای کروبی انتظار دارد که به طور شفاف مرز خود را از این افراد جدا کرده و شائبه به وجود آمده در میان طرفداران حزب اعتماد ملی را برطرف کند و با صدور اطلاعیهای در این زمینه تکلیف خود و دوستان هم حزبی را با عناصر آشوبگر و ساختارشکن مشخص فرماید.»
اعضای حزب اعتماد ملی قزوین تاکید کرده بودند:«در صورت عدم موضعگیری دبیرکل محترم در این زمینه٬ قطع یقین اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی قزوین، در زمینه ادامه فعالیت حزب اعتماد ملی تصمیم دیگری اتخاذ میکنند.»
بعد از این بیانیه بود که کروبی همراه با منتجبنیا راهی قزوین شد تا بلکه گره ای از کار بگشاید؛ اما اعتراضات گسترده مردمی به حضور او در قزوین راه را بر شیخ بست و دبیر کل را ناگذیر ساخت تا شبانه از قزوین رخت بربندد. این همه در حالی بود که خبری از بی شماری(!) سبزها در قزوین نشده بود و کسی هم به امداد شیخ شکست خورده نیامده بود!
البته تنها صدای اعتراض اعضای حزب اعتماد ملی قزوین نبود که بلند شد. جمعی از اعضای این حزب در کردستان نیز به صورت دسته جمعی استعفا دادند. سیدعلی میرهادی، رئیس شاخه روحانیون حزب اعتماد ملی در این خصوص گفت:«اگر عدهای در حزب پیامی مبنی بر استعفاء و یا اعلام برائت صادر کردهاند تنها در راستای نشان دادن ارادت بیشتر به کشور و نظام و ولایت است.»
او همچنین تصریح کرد:«عناصر فعال در حزب اعتماد ملی از افراد علاقهمند به امام و رهبری هستند که به قانون اساسی و جمهوری اسلامی پایبند میباشند و پیوسته در راه آرمانهای کشور ایستادگی کردهاند.»
این همه در حالی است که بعد از بسته شدن دفتر اعتماد ملی در تهران، در شرایط کنونی عملا دفاتر این حزب در بسیاری از استان ها نیز به حالت غیرفعال درآمده اند. دفتر حزب در استان کهگیلویه و بویر احمد از این جمله است. سیدمحمد نیک نژاد رئیس شورای استانی حزب اعتماد ملی در استان کهگیلویه و بویراحمد در این خصوص گفت:«اعضا همه فعالیتهای خود با حزب اعتماد ملی را به تعلیق درآورده اند یعنی رسما هیچ اقدامی برای حزب انجام نداده و فعالیت خاصی ندارد.»
اکنون که ناقوس مرگ اعتماد ملی به گوش می رسد و نارضایتی شدید و گسترده اعضا از احتمال انحلال آن خبر می دهد، اطلاعیه اعتماد ملی بعد از مناظره جواد اطاعت با علیرضا زاکانی نیز در نوع خود محل توجه است. جواد اطاعت که چون کرباسچی نان همراهی کروبی در اعتماد ملی را خورده بود و در بزنگاه انتخابات به میرحسین موسوی رای داده بود، وقتی در مناظره
در اطلاعیه ای که اعتماد ملی
این اطلاعیه همچنین می افزود:«شایسته بود هنگامی که مجری محترم برنامه رو به فردا، دو مرتبه از ایشان بعنوان عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی نام بردند مشارالیه به عدم همکاری با این حزب اشاره میکردند!»
با این همه اکنون به نظر میرسد که