اصحاب نیوز

اصحاب نیوز

سیاسی٬ فرهنگی٬ مذهبی
اصحاب نیوز

اصحاب نیوز

سیاسی٬ فرهنگی٬ مذهبی

مروری بر مواضع هاشمی در سال 88

آقای اکبر هاشمی رفسنجانی که در انتخابات نهم ریاست جمهوری رقیب دکتر احمدی‌نژاد بود، از نگاه بسیاری، طراح پشت پرده انتخابات دهم ریاست جمهوری بود اما آنچه در مناظره‌ها اتفاق افتاد سبب شد هاشمی رفسنجانی به روی صحنه بیاید.

وی در تاریخ 19 خرداد 88 نامهای به رهبر معظم انقلاب نوشت تا مسیر انتخابات را عوض کند اما مردم تصمیمشان را گرفته بودند. هاشمی‌رفسنجانی در حوادث بعد از انتخابات و فتنه 88 گاهی سکوت کرد و گاهی سخن گفت. آنچه در ادامه میخوانید جمع‌بندی سخنان آقای هاشمی رفسنجانی در موضوعات مختلف فتنه 88 است.


موضع‌گیری

تاریخ

 

موضوع

در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقای احمدی‌نژاد گفتم که در اظهارات او خلاف‌گویی‌‌های فراوانی وجود داشته و ادعای کذب تماس تلفنی من با یکی از سران عرب و ادعای کارگردانی مبارزات انتخاباتی رقبا و اتهامات ناروا به جمعی از بزرگان نظام، از جمله جناب آقای ناطق نوری و فرزندان من و بدتر از همه زیرسؤال بردن اقدامات امام راحل را یادآوری و پیشنهاد کردم با صراحت اتهام‌های نادرست را پس بگیرد که نیازی به اقدامات قانونی افراد و خانواده‌هایی که ناجوانمردانه و مظلومانه هدف تیرهای ناسزاگویی قرار گرفته‌اند، نباشد.

19 خرداد 1388

نامه به رهبری

اولین واکنش
پس از مناظره

در فرصت باقی‌مانده ضروری به نظر می‌رسد خواسته حق حضرت‌عالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که می‌تواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنه‌گران نتوانند با حدس و گمان نص پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتش‌افروخته بریزند. سرچشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل

19 خرداد 1388

نامه به رهبری

پیش‌بینی اغتشاشات پس از انتخابات

دیدم کار بسیار زشتی انجام شد. در مناظره، آقای احمدی‌نژاد حرف‌هایی را زده بود که غیر واقعی بود. تأسف بیشتر از این بود که همان حرف‌های دروغ را پایه تبلیغات خویش قرار داد و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده می‌‌کرد. انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکس‌العمل نشان دهند. چون من تنها نبودم. در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیت را مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با من و دیگر مدیران ارشد تاریخ انقلاب، همه دستاوردهای گذشته را به حراج گذاشت و این‌گونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد. در سالگرد رحلت امام در مرقد به ایشان گفتم حرف‌های ناقص گفته‌اند. ترجیح می‌دهم خودشان اصلاح کنند وگرنه ناچارم توضیح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی ندیدم. پس از آن نامه‌ای تهیه کردم چون می‌‌بایست جواب آن حرف‌ها داده می‌‌شد. می‌‌گویند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. این سؤال دیگر سفسطه است چون مگر ایشان هدفی غیر از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟نامه را تهیه کردم و در آخرین فرصت قبل از انتخابات که عصر سه شنبه بود، برای رهبری فرستادم چون اگر سه‌شنبه می‌‌دادم، روزنامه‌ها چهارشنبه می‌‌نوشتند و اگر چهارشنبه می‌‌دادم، پنج‌شنبه کسی حق نداشت بنویسد. چون فرصت تبلیغات تمام می‌شد. می‌‌خواستم جواب آن حرف‌ها را بدهم. در کنار آن کارها، در رفت و آمد و اخبار موثق شور و اشتیاق مردم را می‌‌دیدم. از برنامه‌های محافل مجریان انتخابات هم خبر داشتم.به هر حال در همان فرصت باقی‌مانده برای رهبری معظم فرستادم و متأسفانه در آن فاصله ۲ ساعته باقی مانده نامه را به ایشان نداده بودند چون جوابی به من نرسیده بود. در آخرین لحظاتی که می‌‌خواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم.وقتی رفتم، ایشان گفتند: داشتم نامه شما را از روی کامپیوتر می‌‌خواندم. یعنی پس از اینکه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را به ایشان نداده بودند. پرسیدم از نظر شما چگونه بود؟ گفتند: از لحاظ محتوا هیچ ملاحظه‌ای ندارم و فقط یک نکته دارم که آقای احمدی‌نژاد شخص شما را به فساد متهم نکرد و درباره بچه‌های شما گفت. گفتم: فضا به‌گونه‌ای بود که اگرچه از من اسم نبرد، اما همه چیز متوجه من شد. ایشان گفتند: واقعاً هیچ ملاحظه‌ای روی نامه ندارم. ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر می‌‌کردم. گفتم: خواست خدا بود که شما تا قبل از انتشار نبینید، چون اگر می‌‌خواندید و به من می‌‌گفتید، منتشر نمی‌کردم و این مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر می‌‌کردم دو حالت داشت: اگر آقای احمدی‌نژاد شکست بخورد که درست نیست با ایشان درگیر شوم. چون اخلاقاً کار درستی نیست. اگر هم پیروز شود که اصلاً درست نیست با منتخب مردم درگیر شوم و جشن انتخابات را در کام مردم تلخ کنم.

خرداد 89

گفت‌وگو با نشریه مدیریت ارتباطات

دلیل نامه به رهبری

باید بگویم که موضع من از اول انقلاب و حتی پیش از انقلاب و در مبارزه روشن بود. همیشه با افراط و تفریط مخالف بودم راه عقلانی، معتدل و عرفی مقبول را راه درست تشخیص می‌دادم که مستند به آیات قرآن وادله بود. در تمام این دوران هم در هر شرایطی نوعی افراط در مقابل من بود. البته انسان نمی‌تواند توقع داشته باشد که همه سلیقه‌ها در همه جا او را می‌پذیرند. باید بگویم به آن معنا ساکت نیستم. شرایط کشور به گونه‌ای نیست که من در سخنرانی‌های عمومی مسائل را به صورت صریح مطرح کنم. می‌دانید که همیشه با صراحت حرف می‌زدم، اما الآن شرایطی است که هر حرفی را که در جهت خودشان نباشد، تحمل نمی‌کنند. عکس‌العمل‌ها هم به گونه‌ای است که مفسده دارد. گاهی خود انسان دچار زحمت می‌شود که اهمیتی ندارد ولی گاهی از حرف‌ها مفسده‌ای برای جامعه بیرون می‌آید.

24/09/88

سخنرانی در مشهد

دلیل سکوت در حوادث بعد از انتخابات

به هر دلیل در آن خطبه هیچ نظری درباره انتخابات ریاست جمهوری ندادم و همین الآن در بین شما هم قضاوت نمی‌کنم، چون تحمل نمی‌کنند. در آن خطبه نگفتم که انتخابات درست بود یا باطل بود، گفتم: به هر دلیل برای بخش مهمی از جامعه تردید پیدا شد. این حالت که منکر ندارد. بعضی‌ها گفتند: چرا در خطبه سخن از بذر تردید کردید؟! مطمئناً چند میلیون جمعیت که به خیابان‌ها می‌آمدند و تظاهرات می‌کردند، یقین داشتند و من سخن از تردید کرده بودم. گفتم: گروهی از مردم با تردیدی که پیدا کردند، معترض شدند. راه درست این بود که تردید مردم را برطرف کنیم و جواب قانع‌کننده بدهیم. راه آن هم روشن است که چگونه می‌توان عمل کرد. لذا راه‌حل دادم. از آن تاریخ که درگیری‌ها شدید و خونین و بازداشت‌ها زیاد شده بود، باتجربه 50 ساله‌ام در مبارزه و اداره کشور گفتم: اولاً زندانی‌ها را آزاد کنید، ثانیاً از کسانی که آسیب دیدند، دلجویی کنیم، ثالثاً همه تعهد کنند که تابع قانون باشند.

 

سخنرانی در مشهد

نظر نهایی درباره انتخابات و شبهه تقلب

حکومت همه چیز را در دست دارد، پول، نیرو و رسانه دارد و بالاخره کسانی را دارد که در مواقع لزوم در خیابان‌ها جمع شوند. بسیج و سپاه را هم دارد،در آن طرف هم عده زیادی از مردم هستند. دانشجو، دانش‌آموز، استاد، معلم، مدیر، کارگر، کاسب، زن و مرد و... که بعضی‌ها ساکت و بعضی‌ها فعال هستند. این گونه که به جایی نمی‌رسیم.

 

سخنرانی در مشهد

طرفین دعوا پس از انتخابات

خانم‌ها که تا به حال در منازل بودند و میدان مبارزه نداشتند، امروز دارند اکثریت دانشگاه‌ها را می‌گیرند. اینها که به دانشگاه آمدند، خیلی راحتر و آزادتر مبارزه می‌کنند. چون مسئولیت‌هایی را که آقایان دارند، در زندگی خود کمتر دارند. مراعات آنها هم از طرف نیروهای امنیتی بیشتر است چون هیچ کس جز عده‌ای خیلی افراطی - در جامعه ما حاضر نیست با خانم‌ها با خشونت رفتار کند. اگر مبارزه میدانی، خیابانی و شعاری شود و خانم‌ها هم حضور داشته باشند، می‌دانیم که وضع چگونه می‌شود ولی اگر نظام بپذیرد و باز بگذارد که همه بحث کنند، خیلی از مسائل حل می‌شود.

 

سخنرانی در مشهد

حضور خانم‌ها در اغتشاشات

آنچه امروز دولت و بعضی از نیروهای امنیتی می‌کنند و بعضی از مبلغین خام حرف‌های نابجایی می‌زنند، همه را به حساب رهبری می‌گذارند. الآن کار به جایی رسیده که رئیس دولت آن هم در خارج از کشور و به خبرنگاران خارجی می‌گوید: «هیچ کس در ایران به خاطر من زندانی نیست!» سپاه می‌گوید: «ما که از خود ایده‌ای نداریم، فقط فرمان می‌بریم!» پس این وسط چه کسی است؟ زندانی برای چه کسی در زندان است؟ دولت که می‌گوید من نیستم. حتی می‌گوید: من نامه می‌نویسم که زندانیان را آزاد کنید. سپاه که می‌گوید: ما فقط فرمان می‌بریم. راست هم می‌گوید. چون نظامی‌های ما فرمانبرند. منتها فرمان را به گونه‌ای که خودشان می‌خواهند، می‌برند و نه آن گونه که رهبری و فرمانده می‌خواهند.

 

سخنرانی در مشهد

چه کسی زندانی می‌کند

یکی از آقایان درباره سفر خارج مهدی پرسید که چرا نمی‌آید؟ خیال مهدی از پرونده‌هایش راحت راحت است. بارها در این مسائل به مراکز مسئول جواب داد. در جریان استات اویل مجلس وارد شد و پس از تحقیق و تفحص اعلام کرد که ایشان مبراست. وزارت اطلاعات دو سال‌ کارکرد و گزارش داد که مبراست. وزارت نفت یک تیم را مشخص کرد و من از رهبری خواهش کردم برادر ایشان هم عضو آن تیم باشد تا همه شرایط را به ایشان بگوید که آن تیم گزارش داد ما دلیلی برای این اتهام ندیدیم. در داخل شرکت نروژی استات اویل خلافی اتفاق افتاد و پولی بین چند نفر رد و بدل شد و آنها با سیاسی‌کاری مسائل خودشان را حل کردند و مسئله را داخل ایران انداختند که اسرائیل پشت قضیه بود. حتی بسیج دانشجویی - به اعتراف روزنامه جوان که با ضدیت هم عمل می‌کند - در این مورد به دادستان کل کشور شکایت کرد و دادستان به محکمه کارکنان دولت ارجاع داد که پس از بررسی اسناد گفتند: «هیچ دلیلی نمی‌بینیم و حکم تبرئه دادند.» ولی گروهی رها نمی‌کنند و همیشه این مسئله را مطرح می‌کنند. من مطمئنم مهدی در این انتخابات در هیچ بخشی دخالت نداشت، جز در مسئله کمیته صیانت از آرا، آنها نگران بودند و او در مجلس خبرگان در این زمینه کار کرده بود، تجربه خود را در اختیار آنان گذاشت. نه پولی دارد و نه به کسی پول داد. گفتند: او پول داده تا افرادی در اغتشاشات شرکت کنند، در حالی که از این کارها بیزار است.

 

سخنرانی در مشهد

چرا مهدی هاشمی به ایران باز نمی‌گردد

ما در دانشگاه آزاد اسلامی شش واحد در خارج از کشور داریم که همه آنها مشکل دارند. می‌بایست کسی می‌رفت و رسیدگی می‌کرد. از لندن شروع کردیم و به لبنان رفتیم که باید توسعه پیدا کند. واحد دبی مشکلات خاصی دارد. در زنگبار زمین دادند که هنوز نتوانستیم شروع کنیم. در ارمنستان و تاجیکستان هم واحد داریم. باید رسیدگی می‌کرد که رفت. دلش می‌خواهد بیاید و من می‌گویم اول کارهایت را تمام کن و انجام بده و بعد بیا. از این طرف هم مرتب تهمت می‌زنند که او هم همیشه جواب می‌دهد. جالب این است که هیچ کسی از هیچ دادگاهی او را احضار نکرده است.او به دادستان نوشت که نه احضاریه دادید و نه از من خواستید که به دادگاه بیایم. تا به حال هیچ مقام امنیتی یا قضایی احضار نکرده است. از روزی که رفت، این حرف‌ها را می‌زنند و هر وقت لازم باشد، کارش را ناتمام می‌گذارد و می‌آید. البته در شرایطی که در آنجا بود، گفتم: الآن که کار اجرایی آنچنانی نداری و وقت تو ضایع می‌شود، چون در حال تحصیل در مقطع دکتراست، بناست رساله‌اش را در یکی از دانشگاه‌های خارج بگذراند. البته لازم نیست دائم بماند و می‌تواند رفت و آمد کند.

 

سخنرانی در مشهد

سفرهای خارجی مهدی هاشمی

چرا اینطور شد آنچه که من می‌فهمم و راه حل از توی آن می‌خواهم درآورم این است‌که اواخر دوران تبلیغات ما دچار تردید شدیم یعنی یک عده افرادی پیدا شدند تردید کردند و بذر تردید حالا به هر دلیل یا تبلیغات نادرست یا عمل نادرست صدا و سیما و یا چیزهای دیگر باعث شد در ذهن مردم پیش بیاید. ما تردید را بدترین مصیبت می‌دانیم. این تردید مثل خوره افتاد به جان ملت ما البته دو جریان هستند یک جریان که تردید ندارند و قاطع هم ایستاده‌اند و دارند کار خودشان را می کنند و یک عده هستند که آنها هم کم نیستند و بخش زیادی از مردم فهیم کشور ما عالم کشور ما هستند و می‌گویند که ما تردید داریم و برای رفع تردید اینها باید کار کنیم. امروز الآن تلخ است یعنی شرایطی که بعد از اعلام نتایج انتخابات (ریاست جمهوری) پیش آمد دوران تلخی است و من فکر نمی‌کنم هیچکس از همه جریانات همه دلشان نمی‌خواست این‌طوری شود و الآن همه ضرر کردیم که چرا این‌طور باید بشود.

26 تیر 1388

خطبه نماز جمعه

تردید در انتخابات

او برای خوردن ساندویچ به خیابان آزادی رفته بود(به نقل از محمد کوثری)

 

دیدار با اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس

دستگیری فائزه هاشمی در روز 30 خرداد

اهانت به تصویر مبارک امام راحل بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر معظم انقلاب

از سوی هر کس و با هر هدفی که انجام یافته عملی ناروا و زیان‌بخش و سزاوار تقبیح است.

22 آذر 1388

 

هتک حرمت به عکس امام در روز 16 آذر 88 در دانشگاه تهران

 

 

موضوع

موضع‌گیری

واکنش به اظهارات عفت مرعشی درباره این که اگر موسوی رئیس‌جمهور نشد بریزید در خیابان‌ها

اظهارنظری صورت نگرفته است.

اغتشاشات پس از انتخابات از 23 خرداد تا 30 خرداد

اظهارنظری صورت نگرفته است.

واکنش به خطبه‌های نماز جمعه رهبر انقلاب در 29 خرداد 1388

اظهارنظری صورت نگرفته است.

شعار نه غزه نه لبنان در راهپیمایی روزقدس

اظهارنظری صورت نگرفته است.

هتک حرمت عاشورا

اظهارنظری صورت نگرفته است.

حضور فائزه هاشمی در میان حرمت شکنان روز عاشورا

اظهارنظری صورت نگرفته است.

واکنش به صدور حکم بازداشت مهدی هاشمی

اظهارنظری صورت نگرفته است.

نامه‌های مهدی کروبی درباره دروغ تجاوز در زندان‌ها

اظهارنظری صورت نگرفته است.

نامه محسن کدیور درباره صلاحیت مجلس خبرگان رهبری

اظهارنظری صورت نگرفته است.

 

 

موضوع

 

تاریخ

موضع‌گیری

پاسخ به آیت‌الله یزدی

دیدار با جمعی ازاستادان علوم سیاسی دانشگاه‌های قم

6 بهمن 1388

درمورد سخنان اخیر آقای یزدی همانگونه که قبلاً هم گفتم جوابم تاکنون به سخنان توأم با عصبانیت و غرض‌آلود ایشان سلام بوده است، ولی با صحبت‌های دیروز ایشان و اطلاعات رسیده، این بار بوی توطئه به مشام می‌رسد و درباره مسائل ایشان در زمان امام راحل و درجلسه انتخاب رهبری بعد از ارتحال امام و درقوه قضائیه به صورت کتبی مطالبی را گوشزد خواهم کرد.

واکنش به ابطال وقف دانشگاه آزاد از سوی هیأت منتخب رهبر انقلاب

سخنرانی در دانشگاه آزاد بابل

۶ مهر ۱۳۸۹

چهار مجتهد عضو هیأت مؤسس یعنی حضرات آیات و حجج‌الاسلام والمسلمین موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی، سید حسن خمینی، قمی و همچنین آیت‌الله بجنوردی به‌عنوان ناظر، بر شرعی بودن وقف صحه گذاشتند. فکر نمی‌کنم که خداوند اجازه بدهد هیچکس بتواند این وقف را به هم بزند و اگر کسی بتواند به هم بزند، خدا از او قوی‌تر است و پس می‌گیرد یک روزی، ما خیلی موقوفات داریم که (زمانی) گرفتند، ولی دوباره امروز برگشته است!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد