اصحاب نیوز

اصحاب نیوز

سیاسی٬ فرهنگی٬ مذهبی
اصحاب نیوز

اصحاب نیوز

سیاسی٬ فرهنگی٬ مذهبی

برادران سابق ما چرا سوت و کف دشمنان را نمی بینند

مقام معظم رهبری در دیدار طلاب و اساتید حوزه‌های علمیه

 

"برادران سابق ما چرا سوت و کف دشمنان را نمی بینند"

   

رهبر انقلاب اسلامی یادآور شدند: اهانت به امام نتیجه قانون شکنی‌ها و دل‌خوش کردن به 

  تشویق‌  رسانه‌های بیگانه بود     

                                   

                                                           

 

به گزارش خبرگزاری پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی امروز در آستانه ماه محرم در دیدار هزاران نفر از طلاب، روحانیون، فضلاء ، اساتید حوزه های علمیه و جمعی از ائمه جماعات مساجد تهران، در سخنان بسیار مهمی، تبلیغ صحیح را ایجاد روشنگری و شاخص سازی در جامعه بخصوص در دوران فتنه دانستند و با اشاره به قضایای بعد از انتخابات بویژه اقدام اخیر دشمنان ملت ایران در اهانت به امام راحل (ره)، از حضور آگاهانه مردم در صحنه، قدردانی و همه آحاد مردم بویژه دانشجویان را به آرامش دعوت و خاطرنشان کردند: این بنای استوار که هندسه آن الهی است و بنای آنهم با دست یک مرد الهی پایه‌ریزی شده و بقای آن نیز به پشتوانه یک ملت الهی است، استوار خواهد ماند، و مخالفان آن به اهداف خود نخواهند رسید.

*بعد از انتخابات، متأسفانه عده‌ای قانون شکنی، و ایجاد اغتشاش کردند

ایشان در تبیین نقش تبلیغ و روشنگری صحیح در دوران فتنه به قضایای بعد از انتخابات اشاره کردند و افزودند: بعد از انتخابات، متأسفانه عده‌ای قانون شکنی، و ایجاد اغتشاش کردند و زمینه‌ای را به وجود آوردند که دشمنِ مأیوس و ناامید، جان بگیرد و آنقدر جسارت پیدا بکند، که در مقابل چشم انبوه دانشجویان علاقه‌مند به امام، انقلاب و نظام اسلامی به امام (ره) اهانت کند.

*اهانت به امام نتیجه قانون شکنی‌ها و دل خوش کردن به تشویق‌های رسانه‌های بیگانه بود

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: این اهانت بزرگ، نتیجه آن قانون شکنی‌ها و دل خوش کردن به تشویق‌های رسانه‌های بیگانه بود و حالا که این خطاها و کارهای اشتباه انجام شده، برای پنهان کردن آن، به فلسفه بافی و استدلال تراشی روی آورده‌اند.

ادامه مطلب ...

به رهبر خیانت کردی و در مشهد کینه خود را نشان دادی!

سخنان تند روح الله حسینیان خطاب به هاشمی رفسنجانی:

به رهبر خیانت کردی و در مشهد کینه خود را نشان دادی!  

 

                           

 

 

روح‌الله حسینیان به عنوان یکی از سخنرانان این تجمع در حرم امام گفت: من به نمایندگی از نمایندگان مجلس امروز برای حمایت از شما دانشجویان در این مراسم حاضر شده‌ام.

نماینده مردم تهران در مجلس افزود: باید دید چرا به امام توهین شد؟ امام چه کرده بود و چه کسانی دشمن امام (ره) بودند و اجازه دادند چنین جسارتی به ایشان شود؟

حسینیان هم‌چنین اظهار کرد: امام(ره) در زمانی که جنگ سرد بود و بلوک شرق و غرب دنیا را بین خود تقسیم کرده بودند، به نفع مستضعفان جهان توازن قوا را به هم زد؛ چنان‌که بیداری در سطح جهان اسلام به وجود آمد و مستضعفان توانستند با تکیه بر دین و اسلام در مقابل منافع قدرت‌های استکباری بایستند.

این نماینده مجلس ادامه داد: به همین دلیل وقتی امام(ره) رحلت کرد دشمنان گفتند کسی رفت که توانست بارها دماغ آمریکا را به خاک بمالد و نشان دهد آمریکا قدرتی پوشالی دارد و یک ببر کاغذی است. با امام (ره) دشمنان اسلام احساس حقارت می کردند و دشمنی‌های امروز نیز در همان حال ریشه دارد.

حسینیان افزود: امام (ره) در کشوری که دو هزار و 500 سال استبداد در آن حاکم بود و شاهنشاهی آن را به عقب برده بود، توانست کاخ‌های رژیم شاهنشاهی را فرو ریزد و دماغ استبداد را به خاک بمالد. زمانی که می‌گفتند دین افیون توده‌هاست امام(ره) دین را احیا و اسلام را در کشوری حاکم کرد که دنباله‌روی غرب بود؛ از این رو ابرقدرت‌ها و طرفداران استبداد کینه امام (ره) را به دل گرفته‌اند و دشمنی خود را در مواقع مختلف نشان می‌دهند.

وی خاطرنشان کرد: در موقعیتی که ما قرار گرفته‌ایم دعوایمان با افرادی مانند موسوی نیست. او کوچکتر از آن است که نظام ما بخواهد با او مقابله کند. خاتمی هم ضعیف‌تر و کوچک‌تر از آن است که حزب‌الله و دانشجویان دختر و پسر بخواهند در مقابل او بایستند که هنوز هم چشمش به دست غرب است. هاشمی کوچک‌تر از آن است که با او مبارزه کنیم؛ ما در مقابل جریان باطلی قرار گرفته‌ایم که ریشه در آمریکا و اروپا و بی‌دینی و به اصطلاح اصلاحات دارد، ما با این جریان باطل و ضد دین و ضدخدا روبه‌رو هستیم که باید با بصیرت در مقابل آن بایستیم؛ جریان باطلی که منشاء آن امریکا، استکبار جهانی و تفاله‌ها و وابسته‌های حقیر داخلی آن است.

وی افزود: می‌خواهند امام(ره) در این جهان نباشد، اما باید بگویم شما مرده‌اید! امام برای همیشه تاریخ زنده است. قلب این ملت و دانشجویان و همه اقشار این ملت مسلمان با یاد امام(ره) می‌تپد. شما از صدام هم پست‌تر هستید. صدام در هنگام مرگش گفت من مردتر از خمینی ندیدم. ای پست‌تر از صدام‌ها! چگونه به خود اجازه دادید به امام جسارت کنید! وای بر شما! ننگ بر شما! ننگ بر سردمداران فتنه سیاه و سبز اموی!

حسینیان در ادامه خطاب به هاشمی گفت: آقای هاشمی تو بارها آمدی ، بعد از فتنه اخیر به رهبر خیانت کردی و در جلسات داخلی خود را مرید رهبر خواندی، اما در مشهد کینه خود را نشان دادی! گفتی اگر مردم نخواهند باید برویم. مردم تو را نمی خواهند و بارها با شعارهای خود نشان داده‌اند که دیگر در قلوب مردم جایگاهی نداری!

وی گفت: ما به تبعیت از رهبری از شما دعوت می‌کنیم به اسلام و نظام برگرد. ما می‌خواهیم تو همان هاشمی پیرو ولایت و رهبری باشی! به خاطر بچه‌هایت با خود این گونه رفتار نکن!

وی خطاب به سیدحسن خمینی هم گفت: شما متولی حرم امام هستید! جا داشت به میان این دانشجویان می‌آمدید که امروز در حرم هستند و به آن‌ها خوش‌آمد می‌گفتید و به دامن انقلاب و امت حزب‌الله می‌آمدید! خاتمی و موسوی کجا امام(ره) را قبول دارند؟ اگر شما در آن زمان حساس که به امام (ره) توهین کردند و گفتند امام(ره) را باید به موزه‌های تاریخ سپرد عکس‌العمل نشان می‌دادید، اگر آن زمان که گفتند استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی و یا از آرمان امام که فلسطین است فاصله گرفتند، واکنش نشان می‌دادید، امروز آدم‌های بی‌شخصیت در برابر رسانه‌های خارجی عکس امام (ره) را آتش نمی‌زدند.

حسینیان در پایان خطاب به امام(ره) گفت: ای امام، ای روح بیدار، ای مظهر اراده الهی! ما امت تو آماده‌ایم با تو بیعت کنیم و بگوییم تا خون در رگ ماست لحظه‌ای از راه تو کوتاه نمی‌آییم و با جانشین به حق تو امام خامنه‌ای بیعت می‌کنیم و لحظه‌ای از حمایت و سربازی و جنگ در رکابش کوتاه نمی‌آییم، حتی اگر با همه دنیا دربیفتیم.

بسیجیه واقعی، همت بود و باکری

داد میزنه این روزا، توی خیابون، فِری
بسیجیه واقعی، همت بود و باکری

بسیجیه واقعی،اونه که مرده باشه!
زنده اگر بمونه، باید تو خونه باشه!

به یاد من نمونده، خاطره ی زیادی
ز همت و باکری، به غیره کلیاتی

یاد ندارم که همت، مسجد سوزونده باشه
نماز جمعه ها شو، اونجوری خونده باشه

میشه مگر باکری هیئت ندیده باشه
به شهر و خونه هامون آتیش کشیده باشه

یقین دارم باکری، بچه مسلمون بوده
پرچم ایران ما، براش مثه جون بوده

نه مثل سبزیه آش! بیاد میون میدون
تا که بهش بخندن کوچیک و پیر و جوون

برای دفع دشمن، باکری داده خونش
نه در ره بی بی سی، حذر کنه ز جونش

غصه نخور بسیجی، اینم یه جور جهاده
موندنه تو راه حق، نه آسونه نه ساده

یادم میاد یه روزی، به وقت انتخابات
قِر میومد یه بانو، با کلی افتضاحات

رو پرچمه تو دستش، اسم پیامبر هم بود
چیکار میکرد اون اگر،برادر همتم بود؟

غربتمون رو امروز، باکری ها میدونن
که سبزیا میرقصن تو شهرمون، میخونن

همون جماعتی که، شکسته پشت همت
داد میزنه: حمایت، بسیجیه باغیرت!

بسیجیه باغیرت،جون کف دستش گذاشت
مثل داداش کبیری، ما همه رو جاگذاشت

********

وقتی گلی و پری، با هم میرن خیابون
حرمت خون همت، فنا میشه چه آسون

غصه نخور بسیجی، اینم یه جور جهاده
موندنه تو راه حق، نه آسونه نه ساده
***
تا حامیه بعضیا، اون رجویه نازه
خیال نکن باکری، با سبزیا میسازه
***
منافقا همیشه، ریگ توی کفششونه
بسیجیه باغیرت، دشمن جونشونه
***
میترسن اینکه امروز، بسیجیا بیدارن
تا ترسشون بریزه، شرط و شروط میذارن
***
خیلی باحالن ولی، خیالشون چه خامه
زندگیه بسیجی، خودش یه جور پیامه
***
حب ولایت اما، تو قلبمون میمونه
چشم حسود کور بشه، که قلبامون جوونه
***
یه وقت باید بجنگی، تو جبهه ها تو میدون
یه وقتی هم که جبهه، میشه همین خیابون

غصه نخور بسیجی، اینم یه جور جهاده
موندنه تو راه حق، نه آسونه نه ساده 

 

نویسنده:علی میرزایی-جهان نیوز

بیعت منفعت طلبانه

بیعت منفعت طلبانه

پس از آن که امام خمینی‌(ره) در سال 1368 به دیار حق تعالی شتافت، بسیاری از یاران و اصحاب امام(ره) نظیر هاشمی رفسنجانی، شیخ یوسف صانعی، مهدی کروبی و ... ،حضرت آیت الله خامنه‌ای(حفظ الله) را به عنوان جانشین امام(ره) و ولی فقیه انتخاب کردند، این در صورتی بود که مقام معظم رهبری در آن زمان با انتخاب خودشان به عنوان رهبر مخالفت کردند و تنها از این بابت که این مسئولیت عظیم بر روی زمین نماند و دشمنان انقلاب و اسلام نیز از شایعه‌پراکنی در مورد نظام جمهوری اسلامی در رابطه با انتخاب جانشین امام(ره) دچار اختلاف و ناتوانی شده‌اند، مأیوس شوند، این مسئولیت بزرگ و خطیر را پذیرفت. عده‌ای از همین آقایان نظیر شیخ یوسف صانعی پس از انتخاب رهبری به عنوان ولی فقیه در حمایت از حضرت آیت الله خامنه‌ای(حفظ الله) می گوید:

«من به عنوان یک مسأله شرعی می‌گویم که تخلف از فرمان آیت‌الله خامنه‌ای، گناه و معصیتی بزرگ و رد بر او... رد بر الله و موجب خروج از ولایت الله و ورود بر ولایت شیطان است.» (روزنامه جمهوری 22/3/68)

وی در دوران تصدی دادستانی کل کشور (61 تا 64) در مصاحبه با روزنامه اطلاعات می‌گوید:« تا نبض مسلمین در دست ولی فقیه نباشد، فشار و بدبختی ادامه خواهد داشت.» صانعی در دیدار با اعضای گشت‌های ثارالله در جواب این سؤال که چه کنیم برخی افراد به گشت‌ها جواب نمی‌دهند، می‌گوید:«آنها نمی‌توانند بگویند، آزاد هستم. خیر. تو آزاد نیستی، تو از این آزادی‌ می‌خواهی آزادی را ببری... باید اینها از شما بترسند، ضدانقلاب آنقدر باید از شما بترسد که عکس شما را ببیند فرار کند و اگر این جور شد مسلمان صددرصد هستید.» (روزنامه جمهوری 11/12/61)

ادامه مطلب ...

شیخ یوسف صانعی نوظهور دهه 80

شیخ یوسف صانعی نوظهور دهه 80

دگردیسی و تناقضات فاحش تئوریک و نظری در هیأت و ماهیتی دینی و مذهبی بار گرانی است که اصحاب تفکر و تحلیل را دچار بهت و تعجب می‌کند. مطالعه مکتوبات و تواترات فقهی و نظری و نیز بررسی نقد و نظرات سیاسی صانعی طی چند دهه گذشته تاکنون نشان‌دهنده آن است که وی از رهگذر گفتمان اصلاح‌طلبی دچار قرائت‌های پارادوکسیکال و به ظاهر نو در حوزه عمل و نظر سیاسی شده است. اکنون «صانعی دهه 60» با موضع‌گیری‌های افراطی و رادیکال خود در آن زمان چنان حالت جمود و ارتدوکسی به خود گرفته است که در جبهه دیکتاتوران نوظهور و نوگرا به عنوان «رهبری معنوی» قلمداد می‌شود. باقی ماندن ابهام در مورد موضع‌گیری‌های اخیر وی نه تنها دستمایه خوش خیالی‌های عناصر اپوزیسیون و بیگانگان شده بلکه باعث از دست رفتن پایگاه اجتماعی وی شده است. در این یادداشت سعی شده است تا با واکاوی دیدگاه‌ها و انگاره‌های دیروز و امروز صانعی عملکرد وی در ترازوی منطقی نقد عموم قرار گیرد:

                             

ادامه مطلب ...

افراد منفعت طلب و سودجو از دیدگاه امیرالمومنین(ع)

پسرم ! از دوستى با احمق بپرهیز ، چرا که مى خواهد به تو نفعى رساند اما دچار زیانت مى کند.
و درود خدا بر او ، فرمود : (مردى از امام درخواست اندرز کرد.) 
 

نهج البلاغه - حکمت38  


 

از کسانى مباش که بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است، و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخیر مى اندازد، در دنیا چونان زاهدان سخن مى گوید، اما در رفتار همانند دنیا پرستان است ، اگر نعمت ها به او برسد سیر نمى شود ، و در محرومیت قناعت ندارد ، از آنچه به او رسید شکرگزار نیست و از آنچه مانده ، زیاده طلب است. 

دیگران را پرهیز مى دهد اما خود پروا ندارد ، به فرمانبردارى امر مى کند اما خود فرمان نمى برد ، نیکوکاران را دوست دارد ، اما رفتارشان را ندارد ، گناهکاران را دشمن دارد اما خود یکى از گناهکاران است ، و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمى دارد ، اما در آنچه که مرگ را ناخوشایند ساخت پافشارى دارد، اگر بیمار شود پشیمان مى شود ، و اگر مصیبتى به او رسد به زارى خدا را مى خواند ؛ اگر به گشایش ، دست یافت مغرورانه از خدا روى بر مى گرداند ، نفس به نیروى گُمان ناروا بر او چیرگى دارد ، و او با قدرت یقین بر نفس چیره نمى گردد. 

راى دیگران که گناهى کمتر از او دارند نگران ، و بیش از آنچه عمل کرده امیدوار است . اگر بى نیاز گردد مست و مغرور شود ، و اگر تهى دست گردد ، مأیوس و سْست شود ، چون کار کند در آن کوتاهى ورزد ، و چون چیزى خواهد زیاده روى نماید ، چون در برابر شهوت قرار گیردگناه را برگزیده ، توبه را به تأخیر اندازد ، و چون رنجى به او رسد از راه ملت اسلام دورى گزیند ، عبرت آموزى را طرح مى کند اما خود عبرت نمى گیرد ، در پند دادن مبالغه مى کند اما خود پند پذیر نمى باشد.

سخن بسیار مى گوید ، اما کردار خوب او اندک است ! براى دنیاى زودگذر تلاش و رقابت دارد اما براى آخرت جاویدان آسان مى گذرد؛ سود را زیان و زیان را سود مى پندارد ، از مرگ هراسناک است اما فرصت را از دست مى دهد ، گناه دیگران را بزرگ مى شمارد، اما گناهان بزرگ خود را کوچک مى پندارد، طاعت خود را ریاکارانه بر خورد مى کند ، خوشگذرانى با سرمایه داران را بیشتر از یاد خدا با مستمندان دوست دارد ، به نفع خود بر زیان دیگران حکم مى کند اما هرگز به نفع دیگران بر زیان خود حکم نخواهد کرد.   

نهج البلاغه - حکمت150


از نامه های امام علیه السلام به سهل بن حنیف فرماندار مدینه درباره گروهی که به معاویه ملحق شده بودند.  اما بعد به من خبر رسیده که افرادی از قلمرو تو مخفیانه به معاویه پیوسته اند  بر این تعداد که از دست داده ای و از کمک آنان بی بهره مانده ای افسوس مخور  برای آنها همین گمراهی بس که از هدایت حق به سوی کوردلی و جهل شتافته اند و این برای تو مایه آرامش خاطر است . آنها دنیا پرستانی هستند که با سرعت به آن روی آورده اند . در حالیکه عدالت را به خوبی شناخته و دیده و گزارش آنرا شنیده اند  و بخاطر سپرده اند که همه مردم در نزد ما و در آئین حکومت ما حقوق برابر دارند. آنها از این برابری به سوی خودخواهی و تبعیض و منفعت طلبی گریخته اند . دور باشند از رحمت خدا  به خدا سوگند آنها از ستم نگریخته اند و به عدل روی نیاورده اند . و ما امیدواریم که در این راه خداوند مشکلات را بر ما آسان سازد . و سختیها را هموار انشاءالله . والسلام

نهج البلاغه - نامه70

کسب مال حلال

حضرت محمد (ص) : کسی که روزی حلال بخورد ، فرشته ای بالای سرش قرار میگیرد و برای او طلب آمرزش میکند تا وقتی که از خوردن آن فارق شود. 

 

میزان الحکمه جلد 3 صفحه 2701 حدیث 17648

 


حضرت محمد (ص) : کسی که چهل روز مال حلال بخورد ، خداوند قلب او را نورانی میکند. 

                                                                                بحار الانوار جلد 103 صفحه 16 حدیث 71

مصاحبه خبرنگار VOA از دکتر احمدی نژاد

سوال وفا مستقیم مجری شبکه VOA از                     توضیحات دکتر احمدی نژاد درباه

احمدی نژاد در مورد بهاییان ایران                     حقوق زندایان سیاسی درایران به خبرنگارVOA

                                  

               دانلود                                                                                  دانلود 

  

 

دکتر احمدی نژاد در جمع عزاداران                              سخنان قابل تأمل احمدی نژاد در مورد

امام حسین (ع) - محمود کریمی                            سیاستمداران(در جمع عزاداران حسینی)

                                               

                              

               دانلود                                                                                      دانلود 

  

 

کلیپ بسیار زیبا و حماسی                                علی(ع) ازفتنه می گوید. . .                

         GET OUT                                            سخنرانی استاد رحیم حسن پور(قسمت سوم)

 کاری مشترک از هنرمندان  

ایران،لبنان و سایر کشورها 

 

                              

              دانلود                                                                                دانلود

دیکتاتوری مدرن

دیکتاتوری امری است ظالمانه و ناپسند که توسط حاکمان مستبد، مستکبر، خودخواه و ثروت اندوز بر مردم مظلوم تحمیل می شود. در حوادث پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، عده‌ای با طرح شعار عوام فریبانه‌ی"مرگ بر دیکتاتور" سعی کردند که جریان پیروز در انتخابات را به نادیده گرفتن حقوقشان متهم کنند. اما سوالی که مطرح است این است که به واقع دیکتاتوری را در جامعه چه کسانی بسط و گسترش می‌دهند ؟ و یا اینکه دیکتاتورهای واقعی در جامعه امروزی ما چه کسانی هستند؟ برای تشریح این موضوع تنها کافی به معنای حقیقی واژه‌ی دیکتاتور توجه کنیم. آنچه تاریخ گذشتگان ما می گوید این است که دیکتاتورها افرادی بودند که همواره از مردم عادی تحت حاکمیت خویش دور بودند و تنها با قشر مرفه و ثروتمند جامعه در ارتباط بوده‌اند و از حکومتی که ریاست آن را بر عهده داشتند فقط و فقط به فکر مال اندوزی برای خویش ویا نزدیکانشان بوده‌اند. حلقه‌ی قدرت در این نوع حکومت‌ها همواره محدود به عده‌ای انگشت شمار است که آنها نیز از نظری خونی و فکری بستگی زیادی با حاکم مستبد دارند. با این اوصاف دیکتاتور واقعی آیا در دوران هشت ساله سازندگی و هشت ساله اصلاحات بوده یا نه در دوره 4 ساله دولت خدمتگزار و عدالت محور؟ با نگاهی کوتاه در مورد دوران 4 ساله دکتر احمدی‌نژاد می توان فهمید که ایشان از اموال بیت‌المال به نفع خویش و یا نزدیکانش بهره نگرفته است. آیا غیر از این است که ایشان 60 سفر استانی داشته‌اند؛ به طوری که به دور افتاده‌ترین و محروم‌ترین نقاط این مرز و بوم عزیز سرکشی کرده و مشکلات آنان را بررسی و حل نموده‌اند. اصولاً می توان دیکتاتور بود و به فکر مستضعفین و محرومین جامعه بود؟ فردی که حتی غذای روزانه خویش را از منزل می آورد و در این مدت حتی از حقوق دریافتی به حق ریاست جمهوری ریالی دریافت نکرده است و تنها منبع درآمدی ایشان از طریق هیئت علمی دانشگاه و تدریس در آنجاست؛ چگونه می توان باور کرد که فردی که حالات روحی‌اش در نوع تعامل با مردم پایین دست جامعه در ابتدای دوران تصدی ریاست جمهوری با حال حاضرش هیچ تفاوتی ایجاد نشده بلکه از قبل نیز ارادتش به مردم مستضعف بیشتر شده دیکتاتور باشد!؟ کسی که خود را نه تنها بالاتر از مردم نمی‌داند بلکه خود را خادم و خدمتگزار مردم می‌داند دیکتاتور باشد؟ شاید منظور عده‌ای از دیکتاتور این است که چرا با ما با قانون رفتار می کنید، ما حقمان بیش از قانون است!؟ این نوع رفتار خود منجر به یک دیکتاتوری می‌گردد که می‌توان به آن "دیکتاتوری مدرن" گفت. دیکتاتوری که اگر خواسته‌های غیر قانونی ما برآورده نشد دست به نافرمانی مدنی، ایجاد اغتشاش، ناامنی، تخریب شخصیت جریان مقابل، مظلوم نمایی و محکوم کردن نظام حاکم به نادیده گرفتن خواسته‌های معترضین زد. حال بهتر است نگاهی مختصر به دوران اقای هاشمی رفسنجانی کنیم. ایشان در دوران هشت ساله ریاست جمهوری خویش هیچ گونه تعاملی با مردم پایین‌دست نداشت و تنها با اقلیت ثروتمند و مرفه جامعه که حول ایشان جمع شده بودند حلقه بسته‌ی قدرت-ثروتی را ایجاد کرد که موجب شکل‌گیری مافیای قدرت -ثروت شد. مافیایی که دیکتاتوری مدرن را کلید زد و هر جایی که مخالفی می‌دید به طریقی آن را از میان بر می داشت؛ نمونه‌ی این دیکتاتوری‌ها، قتل‌های زنجیره‌ای است که در دهه 70 اتفاق افتاد. افرادی از این دست تنها کافی است که خود در قدرت نباشند، رقیب مقابل را از هر طریق می خواهند که به زانو در آورند. در دیکتاتوری مدرن اگر منافع فرد یا گروه تأمین نشد بایستی از هر طریقی کاری کرد که مشروعیت و مقبولیت حاکم قانونی از بین برود. برایشان فرقی نمی کند که چه کسی باشد؛ مهم آن است رقیب مانعی برای رسیدن آنها به اهدافشان است. در حوادث پس از انتخابات دیکتاتوری مدرن بارها از سوی جریان سوخته‌ی اصلاحات کلید خورد. فریب مردم با اعلام اینکه در انتخابات تقلب گسترده‌ای رخ داده است و تکرار آن از طریق رسانه‌های تحت امرشان. اردوکشی خیابانی و به میدان آوردن عده‌ای آشوبگر که اساساً نه نظام را قبول دارند ونه در انتخابات شرکت کرده‌اند به عنوان اهرم فشاری بر جریان پیروز در انتخابات، زیر سوال بردن مبانی حکومتی نظام جمهوری اسلامی نظیر ولایت فقیه برای آنکه این ذهنیت را در جامعه ایجاد و سپس رشد و تقویت کنند که نظام به رأی مردم خیانت کرده است و اصولاً نظام برای مردم ارزشی قائل نیست. تمام اینها اجزای یک کودتای رنگین یا مخملین هستند. اساساً خود کودتای رنگین نوعی دیکتاوری مدرن است که تفاوت آن با دیکتاتوری فاشیستی و نازیستی در فریب مردم برای شکل‌دهی و اجرای آن است. در ظاهر هیچ گونه دیکتاتوری نیست، چون که ذات این نوع دیکتاتوری در فریب مردم با مفاهیمی همچون آزادی، دموکراسی، مبارزه با دیکتاتور و احقاق حقوق حقه‌اشان است، افراد کمتر متوجه می‌شوند که تحت دیکتاتوری و سوء استفاده‌ی عده‌ای فریبکار واقع شده‌اند.

چند روز پیش آقای هاشمی رفسنجانی گفتند که: قانون اساسی حق را به مردم می‌دهد. بحث اینجاست که کسی نگفت که قانون اساسی حق را از آن مردم نمی‌داند. شاید تعبیر ایشان از مردم، قشر مرفه و ثروتمند جامعه یا به تعبیر امام (ره) مرفهین بی‌درد هستند. اگر قانون اساسی حق را از آن مردم می داند پس چرا رأی 17 میلیونی دوره نهم ریاست جمهوری و رأی 24 میلیونی دوره دهم ریاست جمهوری مردم به دکتر احمدی‌نژاد را نمی‌خواهند بپذیرند؟ و در مقابل آن توطئه و فتنه‌گری می‌کنند؟ چرا مردم مخالف ایشان اصلاً جزء مردم حساب نمی‌شوند و فقط و فقط مردم همان‌هایی هستند که دور آنها جمع می‌شوند. چرا فردی که در یک روستای دورافتاده با کمترین امکانات زندگی می کند جزء مردم محسوب نمی‌شود!؟

بنابراین می‌توان به این نتیجه رسید که مقاومت و سرکشی مافیای قدرت- ثروت در برابر نه 24 میلیونی به آنها و رأی قاطع به رئیس جمهور مردمی و خدمتگزار خود یک دیکتاتوری مدرن است. دیکتاتوری که در قالب طرح عناوینی همچون اینکه صدای مخالف هم بایستی شنیده شود و یا اینکه فضای نقد و اعتراض در جامعه بایستی وجود داشته باشد در حال اشاعه از سوی این جریان سوخته است. آقای هاشمی رفسنجانی بهتر است که رجوعی به دوران هشت ساله ریاست جمهوری خویش کنند تا شاید به شکاف بین دولت و مردم که در زمان ایشان ایجاد شد پی ببرند. شکافی که سبب شد در جامعه، نظام طبقاتی شکل گیرد و حرف مرفهین بی‌درد بر مردم عادی برتری و اولویت داشته باشد که این خود عاملی برای شکل‌گیری دیکتاتوری مدرن در زمان ایشان بود.

سید محمد موسوی خویینی‌ها یا مرد خاکستری اصلاحات

سید محمد موسوی خوئینی‌ها دروس طلبگی را در خردسالی در قزوین آغاز کرد. در سال ۱۳۴۰ راهی قم  شد و شاگرد افرادی چون مصطفی اعتمادیان، جعفر سبحانی، حسینعلی منتظری، محمدباقر سلطانی طباطبایی و محمدتقی طباطبایی نشست.

پیش از اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ برای حمله به لانه جاسوسی آمریکا، او به آنها اطمینان داد که امام خمینی با این اقدام مخالف نیست و در جریان گروگان‌گیری و اقامت دانشجویان در سفارت آمریکا واسطه آنان و امام خمینی و شخص محوری در تصمیمات آنان بود. به همین جهت به رهبر معنوی دانشجویان خط امام شهرت دارد. او همچنین نماینده امام خمینی در شورای سرپرستی صدا و سیما  بود که پس از پیروزی بنی صدر در انتخابات ریاست‌ جمهوری از این سمت استعفا داد و وارد مجلس شد. او در دوره اول مجلس نایب رئیس مجلس شد. سپس در سال ۱۳۶۴ از سوی امام خمینی به دادستانی کل کشور و عضویت در شورای عالی قضائی منصوب شد. در سال پایانی عمر امام خمینی نیز از سوی ایشان به عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی منصوب شد. 

  

                      

خوئینی‌ها در دوران پس از امام (ره) برخلاف دهه اول جمهوری اسلامی پست‌های چندان مهمی بر عهده نداشت. او در سال ۱۳۶۸ مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را تأسیس کرد که تعدادی از فعالان دانشجویی دوران انقلاب و اصلاح‌طلبان دهه بعد در آن فعالیت می‌کردند. در سال ۱۳۶۹ در حالی ‌که نماینده دوره اول مجلس خبرگان بود به همراه تعداد زیادی از دیگر اعضای مجمع روحانیون مبارز برای نمایندگی در دوره دوم مجلس خبرگان رهبری رد صلاحیت شد. در سال ۱۳۷۰ برای شرکت در انتخابات مجلس چهارم تأیید صلاحیت شد ولی در اعتراض به رد صلاحیت‌های گسترده از کاندیداتوری انصراف داد. فعالیت مهم او تأسیس روزنامه سلام بود که انتقادات همفکران خوئینی‌ها نسبت به سیاست‌های هاشمی رفسنجانی را منعکس می‌کرد. روزنامه سلام در سال ۱۳۷۸ توقیف شد. در سال ۱۳۸۴در پی استعفای مهدی کروبی مجمع روحانیون مبارز خوئینی‌ها را به عنوان دبیر مجمع برگزید. فردی که از زمان تسخیر لانه جاسوسی در اول دهه 60 پرچم رهبری گروه موسوم به خط امامی ها را در دست داشت، در دهه 70 اولین چرخش‌ها را در افکار این جریان صورت میدهد. روزنامه سلام تحت مدیریت او محمل اصلی این بازنگری در سیاست ها و دیدگاه های انقلابی جریان چپ است و به باور بسیاری از ناظران سیاسی دو عامل عمده در تغییر نگرش او نسبت به حکومت و سیاست مؤثر بوده‌اند. اول مناصب کلیدی که دهه 60 در اختیار او بوده و بعد از رحلت امام از دست میدهد و دوم ناکامی طرح‌هایی که او و همقطارانش برای تسخیر جایگاه رهبری پس از امام در سر میپروراندند.

اما اینها تمام ماجرای زندگی موسوی خویینی‌ها نیست. نشریات فرانسوی «لوموند» و «پاری ماچ» و هفته نامه انگلیسی «اکونومیست» در سال‌های 1985 و 1986 گزارش‌های تأمل برانگیزی از پیشینه موسوی خوئینی‌ها (دبیرکل مجمع روحانیون مبارز) منشر نموده‌اند. بخشی از این گزارش‌ها در سال 1381 در کتابی به نام "شنود اشباح" منتشر گردید که سریعاً با واکنش تند وزارت ارشاد دولت اصلاحات خاتمی مواجه شده و پس از جمع‌آوری نسخه‌های کتاب مذکور از بازار، هیچ‌گاه مجوز انتشار مجدد برای این کتاب صادر نشد. بنابراین گزارش در فصل "پاتریس لومومبا" ی این کتاب آمده است: از نشریه فرانسوی «پاری مارچ» - 28/06/1985  این مرد اسرارآمیز حجت الاسلام محمد موسوی خوئینی‌ها» ست. مدتها تمام دستگاههای پلیس جهان پس از واقعه خونین مسجد اعظم مکه که منجر به مرگ صدها نفر در فاصله سال‌های ۱۹۸۰-1979 شد در جستجوی او بودند. او حتی بدون این که پلیس فرانسه متوجه شود، سفر کوتاهی به پاریس انجام داد و در پاییز سال 1983 سه روز در سفارت ایران در پاریس اقامت کرد و هنگامی که پلیس متوجه حضور او شد به «بروکسل» گریخت . اشخاص وارد به امور کرملین، معتقدند که او یار «کا.گ.ب» در ایران و دوست قدیمی «حیدر علی اف» عضو دفتر سیاسی شوروی است.(«علی اف» اجداد ایرانی دارد و در گذشته 17 سال رئیس پلیس مخفی آذربایجان بوده است). دوستی آنها از دهه 1960 در مجارستان شروع شد. در آن زمان «آندروپف» سفیر شوروی در مجارستان بود و خوئینی‌های جوان در بوداپست دانشجو بود و قبل از «لیسانسه» شدن به آلمان شرقی رفت و بالاخره لیسانس خود را در دانشگاه "پاتریس لومومبای موسکو" گرفت. خوئینی‌ها در گذشته در اردوگاه‌های یمن جنوبی و جنوب لبنان آموزش دیده، و بی‌قید و شرط «جورج حبش» را تحسین می‌کند. در دهه 1970 اکثر سرویس‌های اطلاعاتی، خبر از رفت و آمدهای او به بغداد و الجزیره، ژنو، مسکو، طرابلس، و وین می‌دادند. وی با ژنرال «پناهیان« کمونیست قدیمی که در سال‌های 1944 تا 45 رئیس ستاد ارتش خلق جمهوری مهاباد بود نیز ملاقات داشت. خوئینی‌ها که از سال 1975 در آلمان شرقی مستقر شده بود، تعلیمات خود را از «مارکوس ولف» ژنرال آلمان شرقی و رئیس سرویس‌های مخفی برلین شرقی دریافت می‌داشت.

"محمدحسین صفار هرندی" وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست مجمع جوامع اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های سراسر کشور که تقریباً یک ماه پیش در دفتر این اتحادیه برگزار شده بود در سخنرانی خود در مورد موسوی خویینی‌ها می گوید که: موسوی خوئینی‌ها در یکی از کلاس‌های درسش در یکی از واحدهای دانشگاه آزاد عنوان می‌کند که ولایت مطلقه فقیه اساساً مسئله قابل قبولی نیست و نمی‌شود آن را پذیرفت. از وی سوال می‌شود که شما که جزو گروه محوری بودید که در زمان امام کسانی را که نسبت به مسأله ولایت فقیه تشکیک عملی کرده بودند به ضدیت با اسلام متهم کرده و گفتید که ضد انقلاب و طرفدار اسلام آمریکایی هستید پس چطور این حرف را می‌زنید؟ وی اضافه کرد: موسوی خوئینی‌ها گفته بود که من زمان امام(ره) هم ولایت مطلقه را قبول نداشتم اما از آن جایی که امام جاذبه فوق‌العاده‌ای داشت و ما نیز از شاگردان ایشان بودیم رویمان نمی‌شد که جلوی امام مخالفت کنیم اما حالا که این شرایط نیست، من می‌گویم که از ابتدا هم این مسأله را قبول نداشته‌ام.

ادامه مطلب ...

استبداد و خود محوری از دیدگاه امیرالمومنین(ع)

 

و درود خدا بر او ، فرمود: بخشندگى ، نگاهدارندة آبروست ، و شکیبایى با مصیبت هاى شب و روز و آن کس که با رأى خود احساس بى نیازى کند به کام خطرها افتد ، شکیبایى با مصیبت هاى شب و روز پیکار کند ، و بى تابی، زمان را در نابودى انسان یارى دهد ، و برترین بى نیازى ترک آروزهاست، و چه بسا عقل که اسیر فرمانروایى هوس است؛ حفظ و به کار گیرى تجربه رمز پیروزى است، و دوستى نوعى خویشاوندى به دست آمده است ، و به آن کس که به ستوده آمده و توان تحمل ندارد اعتماد نکن. 

                                                                                                  نهج البلاغه حکمت 211


 

قدرت و زورگویى

و درود خدا بر او ، فرمود : هر کس قدرت به دست آورد(قدرت منهای دین) ، زورگویى می کند. 

 

                                                                                                  نهج البلاغه حکمت 160


 

ارزش مشورت و پرهیز از خودمحورى

و درود خدا بر او ، فرمود : هر کس خود رأى شد به هلاکت رسید، و هر کس با دیگران مشورت کرد ، در عقل هاى آنان شریک شد. 

 

                                                                                                  نهج البلاغه حکمت 161


از کبر و نخوت بر حذر باشید . آگاه باشید شما در سرکشی و ستم مبالغه کردید و در زمین با دشمنی آشکار با خداوند فساد براه انداختید و با صراحت با مؤمنان به مبارزه و جنگ پرداختید زنهار زنهار شما را به خدا سوگند از کبر و نخوت تعصب آمیز و تفاخر جاهلی برحذر باشید که آن مرکز پرورش کینه و بغض و جایگاه وسوسه های شیطان است که ملتهای پیشین و امتهای قرون گذشته را فریفته است تا آنجا که آنها در تاریکیهای جهالت فرو رفتند و در گودالهای هلاکت سقوط کردند و به سهولت و آسانی در آنجا که میخواست کشانیده شدند کبر و نخوت و عصبیت امری است که قلبها در داشتن آنها با هم شبیهند و قرنها پی در پی براین وضع گذشته اند کبر و غرور در دل افراد به قدری است که سینه ها از آن به تنگی گرائیده اند . 

 

                                                                                          نهج البلاغه خطبه شماره 192


من جریان عثمان را برایتان خلاصه می کنم :  استبداد ورزید چه بد استبدادی و شما ناراحت شدید و از حد گذراندید  و خداوند در این مورد حکمی دارد که درباره مستبدان و افراط گران جاری می شود  و هر کدام به واکنش اعمال نادرست خود گرفتار می شوند  . 

 

                                                                                                      نهج البلاغه خطبه 30


سپس در کارهای کارمندانت بنگر و آنها را با آزمایش و امتحان به کار وادار و از روی میل و استبداد آنها را به کاری واندار  زیرا استبداد و تسلیم تمایل شدن کانونی از شعبه های جور و خیانت است 

                                                                                                           

                                                                                             نهج البلاغه نامه شماره 53

دنیا پرستی از منظر معصومین (علیهم السلام)

امام صادق (ع) : از رسول خدا (ص) سوال شد محبوبترین مردم در پیشگاه خدا کیست ؟ پیامبر (ص) فرمود : کسی که بیشترین سود و خدمت را به مردم عرضه نماید.

  بحار الانوار جلد 73 صفحه 339

 


 

امام صادق (ع ) فرمود: ریشه و سر هر خطا کارى دوستى دنیا است.

اصول کافی جلد 4 صفحه 2


امام علی (ع) : هرکس خدمت دنیا کند دنیا او را به خدمت خواهد کشید و کسی که خدای سبحان را خدمت نماید خدا در خدمت او خواهد بود. 

غررالحکم صفحه 712

 

 


 

رسول اکرم (ص) : بدبخت ترین مردم کسی است که آخرت خویش را به دنیایش بفروشد و بدبخت تر از او کسی است که آخرت خود را به خاطر دنیای دیگران از دست بدهد.

نهج الفصاحه صفحه 7

 


 

امام علی (ع) : روزی امام (ع) جابربن عبدالله انصاری را دیدند که ناراحت و غمگین بود و آهی سرد کشید.حضرت فرمودند ای جابر این آه را برای چه کشیدی از کمبود و ناراحتیهای دنیا جابر گفت : آری . امام (ع) فرمودند : ای جابر آنچه در دنیا موجب لذت میشود بر هفت پایه است : 1.خوردنی 2.آشامیدنی 3.بوئیدنی 4.پوشیدنی 5.همبستری 6.وسائل سواری 7.شنیدنی

اما بهترین خوردنیهای دنیا عسل است که آن استفراغ دهان زنبور عسل است و لذیذترین نوشیدنیهای دنیا آب است که از قعر خاک و دل زمین بدست می آید و بهترین بوئیدنیهای دنیا مشک است که خون ناف آهوست و بهترین پوشیدنیهای دنیا ابریشم است که لعاب دهان کرم ابریشم است و بهترین لذات دنیا لذت همبستری و زناشوئی است که آنهم عمل داخل نمودن آلت ادراری است در آلت ادرار دیگر و بهترین قسمت خوبی زن دربدترین عضو او قرار گرفته است و عالی ترین وسایل سواری در میان چهارپایان اسب است که آنهم کشنده صاحب خود است.و بهترین شنیدنیهای دنیا هم موسیقی است که آنهم از بزرگترین معاصی خداوند است.پس ای جابر دنیائی که دارای چنین مشخصاتی است شخص عاقل نباید برای آن آه بکشد جابر گوید پس از شنیدن این سخنان از زبان مولا (ع) دیگر دنیا برایم ارزشی نداشت.

بحارالانوار جلد 17

کلیپ های سیاسی

 مصاحبه صمیمی نجف زاده                                   احمدی نژاد در دانشگاه امیر کبیر 

       با رئیس جمهور                                                     بحث داغ دیکتاتوری 

                                                

             دانلود                                                                     دانلود

 

  

  

 توضیحات احمدی نژاد راجع به شایعاتی                    احمدی نژاد : صداقت و اخلاص از 

  مبنی بر ارتباط با امام زمان (عج)                           ویژگی های دانشجو است.

                                                                         توضیحاتی درباره دیکتاتوری شاه 

                                  

                دانلود                                                               دانلود

 

  

 

حرکات موزون اوباما در یک                                         علی(ع) از فتنه می گوید . . . 

        پارتی شبانه                                                   سخنرانی استاد حسن رحیم پور 

                                                                            (قسمت دوم) 

                                          

            دانلود                                                                        دانلود 

نفاق جدید

واژه نفاق ، کلمه جدیدی نیست. بلکه آنچه این واژه را در تاریخ شکوهمند 30 ساله انقلاب اسلامی برجسته تر از پیش می کند ، تلفیق این واژه با مضامین دینی و ارزش های اصیل انقلاب اسلامی است که در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم از سوی برخی از انقلابیون دهه 60  صورت گرفت. لذا به این نوع نفاق می توان نامی را نهاد که دربرگیرنده‌ی جهت گیری های "جریان سوخته‌ی " بیان شده باشد.  "نفاق جدید" مفهومی است که بی شک در حوادث پس از انتخابات بارها در محافل سیاسی از آن یاد شده است. به همین منظور برای آشنایی بهتر با مفهوم نفاق جدید بهتر آن است که به بررسی دوران خلافت علی (ع) که حقیقتاً دوران سراسر فتنه و نفاق بود بپردازیم.

وقتی علی (ع) به حکومت رسید بسیاری از صحابه رسول الله ، حاضر به همراهی با وی نشدند؛ البته بسیاری از آنان نظیر طلحه و زبیر ابتدا به ساکن مخالفت را شروع نکردند. مشی، شروط، ملاک های تقدم امیرالمومنین (ع) و ... مواردی بود که آرایش جدیدی از صحابه به نمایش گذاشت. به طوری که امیرالمومنین (ع) برای اقناع آنان به قرآن مراجعه نکردند زیرا آنان خود را همطراز علی (ع) در درک وحی می دانستند و در عرصه تفسیر نیز مدعی بودند.

علی (ع) در نهروان در مواجهه با خوارج به ابن عباس گفت: "برای آنان قرآن نخوان بلکه از پیامبر(ص) حدیث بیاور". احادیث پیامبر(ص) نیز کارگر نشد و شد آنچه نباید می شد و امیرالمومنین (ع) از آنان مایوس شد و به سراغ "رویش اسلام" رفت. مقام معظم رهبری بعد از صدور حکم محکومیت عبدالله نوری، در نماز جمعه تهران فرمودند: امیرالمومنین (ع) هر موقع شمشیر می خواست مالک، هر موقع زبان می خواست ابن عباس و... بنابراین مالک، ابن عباس، محمد ابن ابی بکر، ابن حاتم طائی و ... کسانی بودند که پیامبر را درک نکرده بودند اما با همه وجود و بدون هیچ چشم داشتی در خدمت امیرالمومنین(ع) بودند و جزء رویش های اسلام به شمار آمدند. در مقابل نیز کسانی که خود را صحابه و یاران نزدیک رسول خدا(ص) می پنداشتند تحمل عدل علی(ع) برایشان بسیار سنگین می نمود و به همین سبب فتنه ای را به پا کردند که به "جمل" شهرت یافت. فتنه ای که در یک طرف آن صحابه و همسر پیامبر یعنی طلحه و زبیر و عایشه بودند؛ طلحه وزبیری که به طلحه الخیر و زبیر سیف الاسلام شهرت داشتند و در سوی دیگر آن علی (ع) بود که پیامبر خطاب به ایشان فرمودند: علی جان، من و تو پدران این امت هستیم. علی (ع) هر چه آنان را بر بازگشت به راه رسول خدا(ص) رهنمون کرد ، این ارشاد خاضعانه در آنان کار ساز نشد؛ به طوری که امیر المومنین(ع) در وصف احوال طلحه وزبیر در زمان رسول خدا(ص) و در دوران خلافت خویش این گونه می فرمایند: "چون رعد خروشیدند و چون برق درخشیدند، اما کاری از پیش نبردند و سرانجام سست گردیدند! ولی ما این گونه نیستیم، تا عمل نکنیم، رعد و برقی نداریم، و تا نباریم سیل جاری نمی سازیم."

در زمان امام حسن(ع) نیز این چنین بود. تنها صحابی بازمانده از زمان پیامبر اسلام(ص) در این عصر سعد ابن ابی وقاص بود. سعد ابن ابی وقاص همان کسی است که خلیفه دوم او را جزء شورای شش نفره حکمیت برای انتخاب جانشین خویش منصوب کرد. او فردی است که علی(ع) در خطبه شقشقیه نهج البلاغه در مورد او بیان می دارد که کینه بسیاری از حضرت داشت. او بیشترین خون را به دل امام حسن(ع)  کرد و چون از صحابه بود ، مردمی که پیامبر را درک نکرده بودند وی را دارای مرجعیت دانستند و این چنین او مقابل امام زمان خویش قرار گرفت و پسر او نیز (عمر ابن سعد فرمانده لشکر یزید در روز عاشورا) در کربلا آن فاجعه تاریخی را به بار آورد. عبیدالله ابن عباس نیز چرب و شیرینی دنیای معاویه را برگزید و این چنین بود که حسن بن علی(ع) تنها ماندو ... و زمینه ذبح ذبیح الله در کربلا فراهم شد.

ادامه مطلب ...

سید حسین خمینی کیست؟

 سید حسین خمینی کیست؟

سید مصطفی خمینی فرزند حضرت امام (ره) دو فرزند داشت که حاصل ازدواجش با دختر آیت الله شیخ مرتضی حائری فرزند آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم بود فرزند دختر،سیده مریم نام داشت که پزشک شد و چندی در امارات متحده عربی (دوبی) و اکنون در سوئیس زندگی می‌کند و فرزند پسر، سیدحسین خمینی است که طلبه و روحانی شد و در سال‌های اول انقلاب اسلامی وارد عرصه سیاست شد.
آغاز انحرف درسیاست با حمایت از مجاهدین خلق

سید حسین خمینی هنگام انقلاب اسلامی درعنفوان جوانی قرار داشت و با سرنگونی رژیم مخلوع شاه از نجف به ایران بازگشت وی از همان ابتدا در طیف ابوالحسن بنی‌صدر و حامیان مجاهدین خلق قرار گرفت و حتی در مقابل چهره‌هایی نظیر علی‌اکبر هاشمی‌رفسنجانی، آیت الله صادق خلخالی و عبدالرحیم ربانی‌شیرازی موضع‌گیری نمود حمایت وی ازاین سازمان آنقدر شدت یافت که وی دراردیبهشت‌ماه 1360 و در کوران تیره شدن روابط بنی‌صدر و مجاهدین خلق با امام(ره) و به طبع آن عزل بنی‌‌صدر، سید حسین طی یک سخنرانی درمشهد از بنی‌صدر حمایت نموده و به انتقاد از دکتر بهشتی و علی اکبر هاشمی رفسنجانی و توهین به محمد جواد باهنر پرداخت که هاشمی در کتاب خاطرات خود با عنوان عبور از بحران چنین می نویسد: «ساعت هفت صبح جلسه هیأت رئیسه داشتیم؛ در آن جلسه، سخنرانی پریروز حسین آقای خمینی در مشهد مطرح و به همه مطبوعات اطلاع داده شد که حرف‌های او را ننویسند. ظهر، احمد آقای خمینی و آقای صانعی ناهار را مهمان من بودند ؛ در مورد حسین آقا و صحبت‌های مشهد بحث شد؛ باید به هر نحو که شده سعی کنیم که محفوظ بماند؛ برخورد را صلاح ندانستیم و راه ارشاد را پیشنهاد کردیم ».

*
برخورد قاطع حضرت امام با سید حسین
حضرت امام در نامه ای خطاب به سید حسین خمینی که متن آن درجلد14صحیفه نورآمده است با انتقاد شدید از وی، نوشته اند: «پسرم حسین خمینی! جوانی برای همه خطرهایی دارد که پس از گذشت آنها انسان متوجه می‌شود . من میل دارم کسانی که به من مربوط هستند در این کوران‌های سیاسی وارد نشوند؛ من امید دارم که شما با مجاهدت در تحصیل علوم اسلامی و با تعهد به اخلاق اسلامی و مهار کردن نفس اماره بالسوء، برای آتیه مورد استفاده واقع بشوی؛ من علاوه بر نصیحت پدری پیر، به شما امر شرعی می‌کنم که در این بازی‌های سیاسی وارد نشوی و واجب شرعی است که از این برخوردها احتراز کنی؛ من به شما امر می‌کنم به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش، به تحصیل علوم اسلامی و انسانی بپرداز 

ابهام درسالهای انزوای سید حسین

پس از نامه حضرت امام، سید حسین راهی قم شد زندگی سید حسین از آن پس در سکوت خبری گذشت که روایات متعددی از چگونگی زندگی او در سالهای انزوا شده است برخی براین باورند که این سالها حسین مشغول فراگیری علوم دینی بوده و اما برخی هم معتقدند که این انزوا او را به سوی اعتیاد به مواد مخدر و در نتیجه ناتوانی در کسب معارف سوق داد. نکته قابل ذکر دیگر اینکه پس از وفات مرحوم حاج احمد آقا، هدایت مؤسسه تنظیم و نشر آثار، حرم و بیت امام به سید حسن فرزند سید احمد و نوه کوچکترامام سپرده شد این در حالی بود که سید حسین از لحاظ سنی از سید حسن بزرگتر بود.

 

 

ادامه مطلب ...